تولیت در وقف خاص | راهنمای کامل قوانین و وظایف متولی

تولیت در وقف خاص | راهنمای کامل قوانین و وظایف متولی

تولیت در وقف خاص

تولیت در وقف خاص یعنی مسئولیت اداره و مدیریت مالی که به صورت وقف، به نفع افراد یا گروه های مشخصی اختصاص داده شده است. این مسئولیت شامل حفظ و نگهداری مال موقوفه و مصرف درآمد آن طبق نیت واقف است تا اهداف وقف محقق شود.

وقف یکی از سنت های کهن و باارزش توی فرهنگ ماست. شاید شنیده باشید که یکی خانه ای یا زمینی را وقف کرده است. این کار هم جنبه های خیرخواهانه دارد و هم از نظر حقوقی، پیچیدگی های خاص خودش را. اصلاً فلسفه وقف این است که یک نفر، مالش را برای همیشه از مالکیت خودش خارج می کند و منافعش را برای یک هدف مشخص یا به نفع یک عده خاص یا عام قرار می دهد. مثلاً یک پدربزرگ باغش را وقف اولادش می کند، یا یک خیر، درآمد مغازه اش را برای کمک به دانشجویان قرار می دهد. اینجا بحث اصلی این است که چه کسی قرار است این مال وقف شده را اداره کند؟ کی مسئول است که حواسش به مال باشد و مطمئن شود که نیت واقف درست اجرا می شود؟ اینجاست که پای تولیت و متولی به میان می آید.

تولیت، یعنی همین مسئولیت مدیریت و اداره مال موقوفه. متولی هم همان کسی است که این مسئولیت را به دوش می کشد. حالا تصور کنید وقف از نوع خاص باشد. وقف خاص فرق می کند با وقف عام. وقتی وقف خاصه، یعنی موقوف علیهم یا اون عده ای که از وقف بهره می برند، محدود و مشخص هستند؛ مثلاً فقط بچه های واقف، یا یک فامیل خاص. این نوع وقف، حساسیت های بیشتری دارد چون پای روابط خانوادگی و ذینفعان مشخص در میان است. برای همین، نحوه تعیین متولی، وظایف و اختیاراتش و حتی اینکه چطور می شود از مسئولیتش کنار گذاشت، خیلی مهم و چالش بربرانگیز می شود.

توی این مطلب می خواهیم حسابی درباره تولیت در وقف خاص گپ بزنیم. از اینکه اصلاً وقف خاص چیست و چه فرقی با وقف عام دارد تا اینکه متولی چه کسی است، چطور انتخاب می شود، چه کارهایی باید بکند، چه اختیاراتی دارد و چه زمانی ممکن است از مسئولیتش برکنار شود. خلاصه اینکه، اگر شما هم می خواهید مال تان را وقف کنید، یا ذینفع یک وقف هستید، یا شاید هم متولی یک وقف هستید و دنبال اطلاعات کاربردی می گردید، این مقاله حسابی به کارتان می آید. هدف مان این است که با زبانی ساده و خودمانی، همه جوانب حقوقی و عملی این موضوع را برایتان باز کنیم تا هیچ ابهامی باقی نماند.

وقف خاص چیست؟ تفاوت های اساسی با وقف عام در تولیت

قبل از اینکه برویم سراغ تولیت، بهتر است اول بفهمیم اصلاً وقف خاص یعنی چه و چه فرقی با وقف عام دارد. چون این تفاوت، روی بحث تولیت خیلی اثرگذار است. وقف خاص، همان طور که از اسمش پیداست، وقفی است که یک نفر مال خودش را برای افراد یا مصارف مشخص و محدودی وقف می کند. مثلاً یک پدر، خانه اش را وقف فرزندانش می کند که از اجاره آن خانه استفاده کنند. یا مثلاً وقف برای فامیل خاصی، افراد مشخصی در یک روستا یا هر گروه کوچک و قابل شمارش دیگر. نکته کلیدی اینجاست که ذینفعان، معلوم و قابل شناسایی هستند و دایره شان بسته است.

حالا وقف عام چیست؟ وقف عام برعکس وقف خاص است. توی وقف عام، واقف، مالش را برای عموم مردم یا گروه های نامحدود و غیرقابل شمارش وقف می کند. مثلاً وقف برای نیازمندان، ساخت مسجد، مدرسه، بیمارستان یا کمک به کارهای خیریه عمومی. اینجا دایره ذینفعان باز و نامشخص است. ماده 58 قانون مدنی هم قشنگ این تفاوت را توضیح می دهد که «وقف بر مصالح عامه یا بر جهات خیریه، وقف عام است و وقف بر اشخاص معین، وقف خاص است.»

تفاوت اصلی در موقوف علیهم

اولین و شاید مهم ترین تفاوت، همین دایره موقوف علیهم (ذینفعان) است. توی وقف خاص، مثلاً فقط اولاد واقف هستند. توی وقف عام، یک عالمه آدم هستند که نمی شود تک تک شان را شمرد. این فرق کوچک، اما اساسی، توی نحوه تعیین و اداره تولیت خودش را نشان می دهد.

تفاوت در نحوه تعیین و اعمال تولیت در صورت عدم تعیین واقف

ببینید، توی وقف عام، اگر واقف توی وقف نامه متولی مشخص نکرده باشد، معمولاً اداره امور به عهده سازمان اوقاف و امور خیریه می افتد. یعنی دولت یا مراجع قانونی، مسئولیت را به عهده می گیرند تا مطمئن شوند مال به نیت واقف مصرف می شود. اما در وقف خاص، قضیه فرق می کند. اگر واقف متولی تعیین نکند، خود موقوف علیهم یا همان ذینفعان هستند که مسئول اداره مال موقوفه می شوند. یعنی اگر وقف برای اولاد باشد و متولی هم مشخص نشده باشد، خود اولاد باید با هم کنار بیایند و مال را اداره کنند. البته اینجا هم یک استثنا وجود دارد که اگر بین موقوف علیهم اختلاف پیش بیاید یا صلاحیت اداره را نداشته باشند (مثلاً صغیر باشند)، باز هم ولی فقیه یا دادگاه می تواند دخالت کند.

تفاوت در نظارت و دخالت مراجع دولتی

یک فرق مهم دیگر هم این است که توی وقف عام، سازمان اوقاف نظارت خیلی پررنگ تری دارد. حتی گاهی خودش متولی می شود. اما توی وقف خاص، دخالت سازمان اوقاف معمولاً کمتر است و بیشتر نقش نظارتی یا حل اختلاف را دارد. مگر در شرایط خاصی که اوضاع موقوفه از دست رفته باشد یا حقوق ذینفعان در خطر باشد. یعنی دولت، خیلی مستقیم وارد اداره وقف خاص نمی شود و ترجیح می دهد امور به دست ذینفعان یا متولی تعیین شده از سوی واقف اداره شود.

پس در مجموع، وقتی از تولیت در وقف خاص حرف می زنیم، داریم درباره مدیریت مالی صحبت می کنیم که ذینفعانش کاملاً مشخص هستند و سازوکار اداره و تعیین متولی آن هم تفاوت های مهمی با وقف عام دارد.

تولیت در وقف خاص: تعریف، ماهیت و انواع متولی

حالا که فهمیدیم وقف خاص چیست، برویم سراغ خود تولیت. تولیت یعنی اداره کردن و نظارت بر امور مال موقوفه تا منافعش دقیقاً طبق نیت واقف مصرف شود. متولی هم کسی است که این وظیفه خطیر را بر عهده می گیرد. توی ماده 75 قانون مدنی هم آمده که واقف می تواند تولیت را برای خودش یا برای کس دیگری قرار بدهد. در واقع، متولی یک امانت دار است، کسی که باید به امانت داری کامل، مال را حفظ و منافعش را مدیریت کند.

ماهیت تولیت: امانت یا ولایت؟

اینجا یک بحث حقوقی بامزه پیش می آید که آیا تولیت، بیشتر شبیه امانت است یا ولایت؟

  • امانت: از یک جهت، متولی یک امین است. یعنی مال در دست او امانت است و باید آن را حفظ کند، از بین نبرد و بی دلیل در آن تصرف نکند. مثل کسی که شما مالش را به او می سپارید تا برایتان نگهداری کند. این دیدگاه می گوید متولی مالک نیست و فقط حق اداره دارد.
  • ولایت: از طرفی، متولی یک جور ولایت هم بر مال موقوفه دارد. یعنی اختیار تصمیم گیری و تصرف در امور مربوط به مال برای حفظ و رشد آن، در جهت نیت واقف. این ولایت، محدود و مقید به نیت واقف و مصلحت موقوفه و موقوف علیهم است. یعنی متولی نمی تواند هر کاری دلش خواست انجام دهد، بلکه باید منافع وقف را در نظر بگیرد.

قانون گذار هم بیشتر به ماهیت امانت داری متولی تأکید دارد، اما در عمل، اختیاراتی که به متولی داده می شود، شبیه به اختیارات یک ولی یا قیم است که باید مصلحت زیردستانش را در نظر بگیرد.

انواع متولی در وقف خاص

متولی در وقف خاص می تواند انواع مختلفی داشته باشد که هر کدام شرایط و نحوه تعیین خاص خودشان را دارند:

  1. متولی منصوص: این همان متولی اصلی و درجه یک است که خود واقف در وقف نامه او را مشخص می کند. واقف می تواند یک نفر، چند نفر، حتی خودش یا با کمک دیگران را به عنوان متولی تعیین کند. این نوع تولیت، محکم ترین نوع تولیت است چون برگرفته از اراده مستقیم واقف است.
  2. متولی منصوب: اگر واقف توی وقف نامه، متولی تعیین نکرده باشد یا متولی تعیین شده از بین برود (مثلاً فوت کند، عزل شود یا صلاحیتش را از دست بدهد) و هیچ ترتیبی هم برای تعیین متولی بعدی نگذاشته باشد، اینجا دیگر دادگاه یا حاکم شرع (که معمولاً ولی فقیه است) یک نفر را به عنوان متولی منصوب می کند. این متولی، همان وظایف متولی منصوص را دارد، اما تعیینش از طریق حکم قانونی است نه اراده مستقیم واقف.
  3. تولیت موقوف علیهم: یک حالت خاص دیگر هم داریم. اگر وقف از نوع خاص باشد و واقف هم متولی مشخص نکرده باشد و همچنین شرایطی برای نصب متولی توسط حاکم هم پیش نیاید، خود موقوف علیهم یا ذینفعان مال موقوفه، مسئول اداره آن می شوند. این یک امتیاز خاص برای وقف های خاص است که کنترل امور را به دست خود ذینفعان می دهد. مثلاً اگر یک باغ وقف اولاد باشد و متولی نباشد، خود اولاد با هم باید آن باغ را اداره کنند. البته اگر موقوف علیهم صغیر یا مجنون باشند، این وظیفه به ولی یا قیم آن ها منتقل می شود.

پس می بینید که تولیت در وقف خاص می تواند شکل های مختلفی داشته باشد، اما در همه این حالات، هدف اصلی همان حفظ مال موقوفه و اجرای دقیق نیت واقف است.

نحوه تعیین متولی در وقف خاص: از اراده واقف تا دخالت قانون

یکی از مهم ترین قسمت های وقف نامه، تعیین متولی است. واقف اینجا دستش باز است که هر طور صلاح می داند، متولی را تعیین کند. اما اگر واقف سکوت کند یا ترتیبی برای آینده نبیند، قانون و گاهی اوقات خود موقوف علیهم وارد عمل می شوند. بیایید ببینیم چطور متولی در وقف خاص تعیین می شود:

تعیین توسط واقف (واقف منصوص)

واقف، پادشاه مطلق صحنه تعیین متولی است. او می تواند هر کسی را که فکر می کند برای اداره وقف مناسب است، انتخاب کند. این قدرت واقف در ماده ۷۵ قانون مدنی هم به خوبی منعکس شده است. حالا این تعیین می تواند چند شکل مختلف داشته باشد:

  • یک نفر یا چند نفر: واقف می تواند فقط یک نفر را متولی کند، یا چند نفر را با هم. مثلاً می تواند بگوید پسر بزرگم متولی است، یا بگوید سه تا از فرزندانم با هم متولی هستند.
  • مستقل یا منضم (مشترک): اگر چند نفر را متولی کند، می تواند شرط کند که هر کدام مستقل از دیگری حق اداره دارند، یا اینکه باید حتماً با هم و با توافق یکدیگر (به صورت منضم) امور را اداره کنند. اگر هم واقف چیزی نگوید، فرض بر این است که باید با هم اداره کنند (ماده ۸۰ قانون مدنی).
  • تعیین توالی متولیان: واقف می تواند برای بعد از فوت یا عزل متولی فعلی، متولیان بعدی را هم مشخص کند. مثلاً بگوید بعد از پسرم، نوه ام و بعد از او، نسل های بعدی متولی باشند. این کار جلوی خیلی از اختلافات آینده را می گیرد.
  • شروط واقف برای متولی: واقف می تواند برای متولی خودش یک سری شروط بگذارد؛ مثلاً بگوید متولی باید آدم امینی باشد، یا باسواد باشد، یا توانایی اداره مالی داشته باشد. این شروط باید در وقف نامه ذکر شوند و متولی باید آنها را رعایت کند.
  • امکان شرط تولیت برای خود واقف: واقف می تواند تولیت را برای خودش و تا زمانی که زنده است، قرار دهد. این هم یکی از اختیارات اوست.
  • امکان شرط نصب متولی بعدی توسط متولی فعلی: واقف می تواند به متولی فعلی این اختیار را بدهد که بعد از خودش، متولی بعدی را انتخاب کند. این هم روشی برای ادامه یافتن تولیت بر اساس اراده واقف است.

تعیین توسط موقوف علیهم (در صورت عدم تعیین واقف)

ببینید، یک اصل خیلی مهم در وقف خاص وجود دارد: اگر واقف خودش متولی تعیین نکند و هیچ ترتیب خاصی هم برای تعیین متولی بعدی نگذارد، خود موقوف علیهم (یعنی همان ذینفعان وقف) متولی امور موقوفه محسوب می شوند. این موضوع توی ماده ۸۲ قانون مدنی آمده است. مثلاً اگر وقف برای اولاد باشد و متولی تعیین نشود، فرزندان واقف با هم مسئول اداره آن می شوند. این قضیه، کنترل امور را به دست کسانی می دهد که نفع مستقیم از وقف می برند.

اما اینجا هم استثنائاتی هست: اگر موقوف علیهم، مثلاً صغیر باشند (بچه های کوچک)، یا مجنون باشند، یا سفیه (یعنی رشد کافی برای اداره مال خودشان را نداشته باشند)، نمی توانند مستقلاً متولی شوند. در این حالت ها، دادگاه یا ولی فقیه می تواند برای اداره موقوفه، یک متولی یا امین منصوب کند.

تعیین توسط حاکم یا دادگاه (منصوب المنصوب)

گاهی اوقات هم هیچ کدام از روش های بالا جواب نمی دهد و قانون وارد میدان می شود. تعیین متولی توسط حاکم (ولی فقیه) یا دادگاه در شرایط خاصی اتفاق می افتد:

  • فوت، عزل یا فقدان متولی منصوص: اگر متولی که واقف تعیین کرده بود، فوت کند، یا به دلایلی عزل شود، یا کلاً دیگر متولی وجود نداشته باشد و واقف هم هیچ ترتیبی برای تعیین متولی بعدی نگذاشته باشد، اینجا حاکم یا دادگاه وارد می شود و یک نفر را به عنوان متولی منصوب می کند.
  • عدم توانایی یا اختلاف موقوف علیهم: اگر در حالتی که موقوف علیهم باید خودشان متولی باشند، نتوانند یا نخواهند وقف را اداره کنند، یا بینشان سر اداره وقف اختلاف شدید پیش بیاید که به مصلحت وقف ضرر برسد، باز هم دادگاه می تواند متولی تعیین کند.

فرآیند تأیید تولیت

اینجا یک نکته مهم اداری هم وجود دارد. هر کسی که به عنوان متولی تعیین می شود، چه توسط واقف و چه توسط قانون، باید تولیتش به تأیید مراجع قانونی برسد. این فرآیند معمولاً در اداره اوقاف و امور خیریه (شعبه تحقیق) بررسی می شود. اگر مشکلی نباشد، تولیت تأیید می شود و اگر اختلاف یا ابهامی باشد، به دادگاه ارجاع داده می شود تا قاضی حکم نهایی را صادر کند. این مرحله برای جلوگیری از هرج ومرج و اطمینان از صحت و سلامت فرآیند تولیت خیلی مهم است.

ببینید، هدف از همه این مراحل این است که نیت واقف، هرگز روی زمین نماند و مال وقفی همیشه یک مدیر مسئول و دلسوز داشته باشد که آن را طبق اهداف اولیه، اداره کند.

وظایف و اختیارات متولی وقف خاص: حقوق و مسئولیت ها

متولی وقف خاص، مدیر و امانت دار مال موقوفه است. این نقش، هم حقوقی به او می دهد و هم مسئولیت هایی روی دوشش می گذارد. متولی باید حواسش باشد که هر قدمی که برمی دارد، باید در راستای نیت واقف و مصلحت موقوفه باشد. بیایید دقیق تر به این وظایف و اختیارات نگاه کنیم.

وظایف اصلی و اساسی متولی

وظایف متولی، مثل نقشه راهی است که واقف تعیین کرده. این وظایف در قانون مدنی و قانون اوقاف به وضوح مشخص شده اند:

  1. حفظ و نگهداری مال موقوفه و استیفای منافع آن: این مهم ترین وظیفه متولی است. متولی باید طوری از مال موقوفه مراقبت کند که هیچ آسیبی به آن نرسد و ارزشش هم حفظ شود. علاوه بر این، باید از منافع مال هم به بهترین شکل استفاده کند. مثلاً اگر ملک وقفی زمین کشاورزی است، باید آن را کشت کند یا اجاره دهد تا درآمد داشته باشد. ماده ۸۱ قانون مدنی می گوید: «متولی مال موقوفه حق انتفاع از آن را ندارد، بلکه باید آن را حفظ و منافع آن را تحصیل کند.»
  2. عمل بر طبق شرط واقف و نظر او در مصرف عواید: نیت واقف، حرف اول و آخر است. متولی باید دقیقاً طبق همان چیزی که واقف در وقف نامه تعیین کرده، درآمدها را مصرف کند. اگر واقف گفته این پول را بدهید به فقرا، متولی نمی تواند آن را صرف ساخت مدرسه کند. البته اگر واقف اختیار تعیین مصرف را به خود متولی داده باشد، او می تواند با در نظر گرفتن مصلحت وقف، تصمیم گیری کند (ماده ۸۲ قانون مدنی).
  3. ارائه حساب و صورت برداری از عواید و مصارف: متولی باید مثل یک مدیر مالی دقیق عمل کند. یعنی باید به طور منظم از همه درآمدهایی که از وقف به دست می آید و همه هزینه هایی که می شود، صورت برداری و گزارش تهیه کند. این گزارش ها باید در اختیار مراجع نظارتی (مثل اداره اوقاف) و در وقف خاص، گاهی در اختیار موقوف علیهم قرار گیرد تا شفافیت مالی حفظ شود.

اختیارات متولی

متولی فقط وظیفه ندارد، بلکه برای انجام بهتر وظایفش، اختیاراتی هم به او داده شده است:

  • اختیار اجاره دادن مال موقوفه: متولی می تواند املاک و اموال وقفی را اجاره دهد تا از آن ها درآمد کسب شود. البته این اجاره دادن باید با رعایت مصلحت وقف و شرایط روز باشد. مثلاً نمی تواند ملکی را به قیمتی بسیار پایین تر از نرخ بازار اجاره دهد.
  • امکان توکیل (واگذاری برخی امور به وکیل): متولی می تواند برای انجام برخی از امور وقف، وکیل بگیرد. مثلاً اگر متولی خودش وقت رسیدگی به کارهای دفتری را ندارد، می تواند یک نفر را برای آن کارها وکیل کند. البته این به شرطی است که واقف در وقف نامه، شرط «مباشرت» نکرده باشد. اگر واقف شرط کرده باشد که متولی حتماً باید خودش مستقیماً همه کارها را انجام دهد، دیگر متولی نمی تواند وکیل بگیرد.
  • دریافت حق التولیه: متولی بابت زحماتی که برای اداره وقف می کشد، مستحق دریافت دستمزد است. اگر واقف در وقف نامه مقدار مشخصی برای حق التولیه تعیین کرده باشد، متولی همان مقدار را دریافت می کند. اما اگر واقف چیزی مشخص نکرده باشد، متولی می تواند «اجرت المثل» کار خود را دریافت کند. اجرت المثل، یعنی دستمزدی که عرفاً برای کارهای مشابه پرداخت می شود.

محدودیت ها و مسئولیت ها

اختیارات متولی نامحدود نیست و او در قبال عملکردش مسئول است:

  • عدم مالکیت بر مال موقوفه و ممنوعیت تصرفات مالکانه: متولی مالک مال موقوفه نیست و نمی تواند آن را بفروشد، به کسی هبه کند یا هر تصرفی که شبیه به تصرف مالکانه باشد، انجام دهد. وقف، مال را از ملکیت واقف خارج می کند و به ملکیت متولی هم درنمی آورد.
  • مسئولیت در قبال تعدی، تفریط و اهمال: متولی باید نهایت دقت و مراقبت را در اداره وقف به کار ببرد. اگر در نگهداری مال کوتاهی کند (تفریط)، یا بیش از حد لازم در آن تصرف کند (تعدی)، یا در انجام وظایفش مسامحه و بی توجهی کند، مسئول خواهد بود. ماده ۷ قانون تشکیلات و اختیارات سازمان اوقاف و امور خیریه به صراحت می گوید که متولی در صورت تعدی، تفریط، مسامحه یا اهمال، با حکم دادگاه معزول یا ممنوع المداخله می شود.

یادتان باشد، متولی یک امانت دار است که باید با چشم داشت به رضایت واقف و مصلحت موقوفه، امور را مدیریت کند. هرگونه تخطی از این اصل، او را در برابر قانون و نیت واقف مسئول خواهد کرد.

استثنائات فروش مال موقوفه خاص

گفتیم که متولی حق فروش مال موقوفه را ندارد، اما در شرایط خیلی خاص و استثنایی، قانون این اجازه را می دهد. این موارد نادر هستند و برای جلوگیری از آسیب های جدی تر به وقف در نظر گرفته شده اند:

  1. شرط واقف بر جواز فروش: اولین و مهم ترین استثنا این است که خود واقف در وقف نامه، اختیار فروش را به متولی داده باشد. مثلاً واقف شرط کند که اگر در آینده، فلان ملک وقفی دیگر سودی نداشت یا مشکلی ایجاد کرد، متولی حق دارد آن را بفروشد و با پولش مال دیگری را وقف کند (ماده ۸۴ قانون مدنی).
  2. خرابی مال موقوفه به حدی که انتفاع ممکن نباشد و امکان تعمیر نباشد: فرض کنید یک خانه وقفی در اثر زلزله یا فرسودگی به کلی خراب شود و دیگر قابل استفاده نباشد. اگر امکان تعمیر آن هم وجود نداشته باشد، یا تعمیرش اصلاً به صرفه نباشد و کسی هم حاضر به تعمیر آن نشود، در این صورت برای حفظ اصل مال و تبدیل آن به یک مال دیگر که بتواند هدف وقف را محقق کند، با اجازه دادگاه، می توان آن را فروخت (ماده ۸۵ قانون مدنی).
  3. وقوع اختلاف شدید بین موقوف علیهم که منجر به خونریزی یا خرابی مال شود: این مورد یک استثنای بسیار جدی و خاص است. اگر بر سر استفاده یا اداره مال وقفی، بین ذینفعان (موقوف علیهم) آن قدر اختلاف و درگیری پیش بیاید که خطر نزاع و خونریزی یا حتی تخریب مال موقوفه وجود داشته باشد، برای حفظ جان و مال افراد و جلوگیری از از بین رفتن اصل وقف، باز هم با اجازه دادگاه، می توان مال را فروخت و به مال دیگری تبدیل کرد تا این اختلافات از بین برود (ماده ۸۵ قانون مدنی).

اینها موارد بسیار محدودی هستند و معمولاً فروش مال موقوفه فقط با حکم دادگاه و با رعایت تمام جوانب شرعی و قانونی صورت می گیرد تا از هرگونه سوءاستفاده جلوگیری شود.

چالش ها و موارد خاص در تولیت وقف خاص

تولیت در وقف خاص، همیشه هم یک مسیر هموار نیست و ممکن است با چالش ها و مسائل پیچیده حقوقی روبرو شود. از فوت متولی گرفته تا عزل او و حتی دخالت مراجع قانونی، همه اینها می توانند اداره وقف را تحت تأثیر قرار دهند. اینجا به چند مورد مهم و خاص اشاره می کنیم.

فوت متولی

وقتی متولی فوت می کند، اولین جایی که باید به آن مراجعه کنیم، وقف نامه است. واقف ممکن است از قبل برای این شرایط فکری کرده باشد و جانشین یا ترتیبی برای تعیین متولی بعدی تعیین کرده باشد. مثلاً نوشته باشد بعد از متولی اول، فرزند ارشدش متولی شود. اگر وقف نامه در این مورد ساکت باشد، آن وقت بستگی به نوع وقف دارد. در وقف خاص، اگر واقف متولی تعیین نکرده باشد یا جانشینی مشخص نکرده باشد، طبق قانون خود موقوف علیهم متولی می شوند. اما اگر موقوف علیهم واجد شرایط نباشند یا اختلاف داشته باشند، دادگاه وارد عمل شده و متولی منصوب می کند. پس، همیشه اولویت با نیت واقف است و بعد، قانون به کمک می آید تا وقف بی صاحب نماند.

عزل متولی

عزل متولی، یک تصمیم جدی است و معمولاً به سادگی اتفاق نمی افتد. متولی یک امانت دار است و تا زمانی که به وظایفش عمل کند، کسی نمی تواند او را عزل کند. اما اگر متولی از مسیر درست خارج شود، قانون گذار راه هایی برای عزل او پیش بینی کرده است. شرایط قانونی عزل شامل موارد زیر است:

  • تعدی: یعنی متولی بیش از حد اختیاراتش در مال وقفی تصرف کند. مثلاً قسمتی از مال را که نباید بفروشد، بفروشد.
  • تفریط: یعنی کوتاهی در نگهداری و حفظ مال موقوفه. مثلاً نوسازی لازم را انجام ندهد و ملک خراب شود.
  • مسامحه و اهمال: یعنی در انجام وظایفش بی توجهی و سستی کند. مثلاً به موقع اجاره ها را وصول نکند یا گزارش مالی ندهد.

مرجع صالح برای رسیدگی به این موارد، شعبه تحقیق اداره اوقاف و امور خیریه است. اگر شعبه تحقیق تشخیص دهد که متولی مرتکب تخلف شده، پرونده را به دادگاه می فرستد و دادگاه با صدور حکم، متولی را عزل می کند. این فرآیند کاملاً قانونی و قضایی است تا حقوق متولی و وقف ضایع نشود (ماده ۷ قانون اوقاف).

ممنوع المداخله شدن و ضم امین

گاهی وقت ها قضیه عزل به این سادگی نیست یا نیازی به عزل کامل نیست. اینجا دو مفهوم «ممنوع المداخله شدن» و «ضم امین» مطرح می شود:

  • ممنوع المداخله شدن: این یعنی دادگاه به صورت موقت یا دائم، متولی را از دخالت در امور وقف منع می کند. این اتفاق ممکن است زمانی بیفتد که اتهامی علیه متولی وجود دارد و دادگاه برای جلوگیری از ضرر بیشتر به وقف، او را از دخالت منع می کند تا تکلیف پرونده اش مشخص شود.
  • ضم امین: در شرایطی که متولی کاملاً عزل نمی شود، اما نیاز به نظارت یا کمک برای اداره وقف دارد (مثلاً سوءظن به او وجود دارد یا توانایی لازم را ندارد)، دادگاه می تواند یک «امین» را به متولی اصلی ضمیمه کند. این امین در کنار متولی، به اداره وقف کمک می کند و بر عملکرد متولی نظارت دارد. یعنی متولی دیگر نمی تواند به تنهایی تصمیم بگیرد.

عدم اهلیت متولی

یکی دیگر از چالش ها این است که متولی اهلیت لازم برای اداره مال را از دست بدهد. مثلاً متولی مجنون شود، یا به دلیل بیماری شدید نتواند امور را مدیریت کند. در این صورت، اگر واقف در وقف نامه برای چنین شرایطی فکری نکرده باشد، دادگاه می تواند برای اداره موقوفه یک متولی جدید تعیین کند یا یک امین موقت برای اداره امور منصوب کند تا وضعیت متولی اصلی مشخص شود. مصلحت وقف و موقوف علیهم اینجا حرف اول را می زند.

اختلاف در تولیت

توی وقف خاص، چون پای خانواده و خویشاوندان در میان است، احتمال اختلاف بین متولیان (اگر چند نفر باشند) یا بین متولی و موقوف علیهم کم نیست. اگر چنین اختلافاتی پیش بیاید که به اداره وقف لطمه بزند، هر یک از طرفین یا حتی سازمان اوقاف می توانند از دادگاه درخواست کنند که به موضوع رسیدگی کند. دادگاه سعی می کند با حل اختلاف، راه را برای اداره صحیح وقف باز کند و در صورت لزوم، تصمیمات جدیدی درباره تولیت بگیرد.

نقش ولی فقیه و سازمان اوقاف در وقف خاص

همان طور که قبلاً هم گفتیم، سازمان اوقاف در وقف عام نقش پررنگ تری دارد. اما در وقف خاص هم کاملاً بی تأثیر نیست:

  • نظارت و تحقیق: سازمان اوقاف از طریق شعبه تحقیقش، بر عملکرد متولیان وقف خاص نظارت می کند. اگر شکایتی علیه متولی مطرح شود یا تخلفی گزارش شود، سازمان اوقاف مسئول رسیدگی اولیه است.
  • دخالت در صورت فقدان یا عدم صلاحیت متولی: اگر متولی خاصی نباشد و موقوف علیهم هم توانایی یا صلاحیت اداره وقف را نداشته باشند، یا اینکه اختلافات آنها به حدی جدی شود که وقف در معرض خطر قرار گیرد، اینجا ولی فقیه (از طریق سازمان اوقاف یا مراجع قضایی) می تواند دخالت کند و متولی یا امین منصوب نماید تا از ضایع شدن حق وقف جلوگیری شود.
  • تأیید تولیت: همان طور که اشاره شد، تولیت هر کسی باید به تأیید اداره اوقاف برسد تا رسمیت پیدا کند.

خلاصه اینکه، تولیت در وقف خاص، مثل هر مسئولیت دیگری، می تواند با پیچیدگی هایی همراه باشد، اما قانون گذار برای اکثر این موارد، راه حل هایی پیش بینی کرده است تا اهداف خیرخواهانه وقف، همیشه برقرار بماند.

نتیجه گیری

تولیت در وقف خاص، یک مسئولیت مهم و حساس است که با نیت خیر واقف و سرنوشت ذینفعان گره خورده. این نوع وقف، به دلیل مشخص بودن موقوف علیهم، ظرافت های خاص خودش را دارد. از انتخاب متولی توسط واقف با انواع شروط و توالی ها گرفته تا شرایطی که قانون یا خود ذینفعان وارد عمل می شوند، همه و همه برای این است که مال موقوفه به بهترین نحو اداره شود و نیت خیرخواهانه واقف، همیشه زنده بماند. متولی، نقش کلیدی یک امانت دار و مدیر را بر عهده دارد که باید با دقت و امانت داری کامل، هم مال را حفظ کند و هم عوایدش را طبق خواست واقف به مصرف برساند. در این مسیر، هم اختیاراتی دارد و هم مسئولیت هایی. اگر از مسیر درست خارج شود، قانون گذار مکانیزم های عزل و دخالت مراجع قانونی را پیش بینی کرده است.

در آخر، مهم است که هم واقفین، هم موقوف علیهم و هم متولیان فعلی و آینده، از جزئیات این احکام و مقررات آگاه باشند. یک وقف نامه دقیق و جامع، می تواند جلوی بسیاری از اختلافات و چالش های آینده را بگیرد و به حفظ و استمرار این سنت حسنه کمک کند. پس اگر در هر مرحله ای از وقف یا تولیت آن هستید، از مشاوره حقوقی تخصصی غافل نشوید. چون پیچیدگی های حقوقی وقف، گاهی اوقات بدون نظر کارشناس، می تواند دردسرساز شود.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "تولیت در وقف خاص | راهنمای کامل قوانین و وظایف متولی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "تولیت در وقف خاص | راهنمای کامل قوانین و وظایف متولی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه