خلاصه کامل کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد | غلامحسن اولاد

خلاصه کامل کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد | غلامحسن اولاد

خلاصه کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد ( نویسنده غلامحسن اولاد )

کتاب «آن مرد که در نماز گردن می زد» اثر غلامحسن اولاد، مجموعه ای از رباعیات و کولی واره هایی است که با عنوان عجیب و خاصش، حسابی ذهن آدم را درگیر می کند و آدم را به فکر می اندازد که پشت این اسم چه داستانی پنهان شده. این کتاب نه تنها معرفی می کند غلامحسن اولاد چه حرفی برای گفتن دارد، بلکه خواننده را با دنیایی از مفاهیم عمیق و نگاهی تازه به شعر معاصر آشنا می کند.

اگر اهل شعر باشید و دنبال اثری می گردید که هم از نظر محتوایی غنی باشد و هم زبان شیرینی داشته باشد، این کتاب غلامحسن اولاد، با آن عنوان خاص و شعرهای دلنشینش، دقیقاً همان چیزی است که باید سراغش بروید. قرار است در این مقاله، با هم یک سفر حسابی به دنیای این کتاب داشته باشیم، از زندگی و شعر غلامحسن اولاد بگوییم، راز پشت اسم کتاب را فاش کنیم و تک تک شعرهایش را ورق بزنیم تا ببینیم این شاعر شیرازی چه گوهرهایی را برایمان رو کرده است. آماده اید؟ پس بزن بریم!

غلامحسن اولاد: شاعری از نسل امروز با نگاهی عمیق

اول از همه، بگذارید کمی با خود شاعر، یعنی غلامحسن اولاد، آشنا شویم. شاید اسم ایشان را با تخلص «م. اندیش» هم شنیده باشید. اولاد یکی از اون شاعرای پیشکسوت شیرازیه که سال هاست توی فضای ادبی کشورمون فعالیت می کنه و آثار قابل توجهی هم از خودش به جا گذاشته. اگه بخوایم جایگاهش رو توی شعر معاصر فارسی، مخصوصاً بین شاعران شیرازی، مشخص کنیم، باید بگیم ایشون یکی از ستون های شعر امروز جنوب کشوره که با نگاهی عمیق و زبانی ساده، اما پرمغز، شعر می گه.

غلامحسن اولاد، مثل خیلی از شاعرای خوب دیگه، فقط یه شاعر قلم به دست نیست؛ بلکه یه جورایی میشه گفت صدای دغدغه های زمانه و دل مشغولی های انسانه. توی آثار قبلیش هم همیشه این ویژگی رو میشه دید که چقدر خوب می تونه حرفای بزرگ رو توی کلمه های کوچیک جا بده و با ایجاز خاص خودش، خواننده رو به فکر واداره. قلم ایشون، یه جورایی هم کلاسیکه، هم مدرن؛ یعنی از یک طرف ریشه های محکم توی ادبیات اصیل فارسی داره و از طرف دیگه، از نوآوری و حرفای تازه نمی ترسه. همین ترکیب هوشمندانه است که شعرای ایشون رو خاص و خواندنی می کنه و باعث میشه هم نسل جوون باهاش ارتباط برقرار کنه و هم قدیمی ترها، لذت ببرن. در واقع، آثار اولاد همیشه مثل یه پل عمل کرده بین سنت و مدرنیته، و این خودش هنر کمی نیست.

رمزگشایی از عنوان: «آن مرد که در نماز گردن می زد» به چه کسی اشاره دارد؟

خب، می رسیم به قسمت هیجان انگیز ماجرا، یعنی رمزگشایی از اسم عجیب و غریب کتاب: «آن مرد که در نماز گردن می زد». الحق که یه عنوان این جوری حسابی آدم رو کنجکاو می کنه که ببینه این مرد کی بوده و چرا توی نماز گردن می زده! این اسم واقعاً یه ایهام تاریخی و ادبی قوی داره که با دونستن داستان پشتش، درک عمیق تری از شعرای کتاب پیدا می کنیم.

داستان از این قراره که این عنوان، اشاره به یک شخصیت تاریخی معروف داره: امیر مبارزالدین محمد. حتماً اسمش رو شنیده اید، همون «محتسب» معروف که پدر شاه شجاع و معاصر حافظ بزرگ بود. از حکایات و روایات این طور برمیاد که امیر مبارزالدین، اوایل عمرش اهل بزم و عشرت بوده، اما بعداً توبه می کنه و حسابی هم توی دینداری افراطی میشه. توبه اش هم از اون توبه هایی بوده که به قول معروف «این بار از آن بر بام افتاد»! یعنی دیگه کار به جایی می رسه که اگه می خوارگان یا مجرمین رو برای مجازات می آوردن، حتی اگه خودش مشغول نماز خوندن هم بود، نمازش رو می شکست، با شمشیر سرشون رو از بدن جدا می کرد و بعد ادامه نمازش رو می خوند! یعنی اینقدر توی اجرای احکام سخت گیر و بی رحم بوده. خب، فکر کنید همچین عنوانی چه بار معنایی سنگینی می تونه داشته باشه. شاعر با انتخاب این اسم، از همون اول یه علامت سوال بزرگ توی ذهن خواننده ایجاد می کنه و اشاره ای ظریف به ریاکاری، افراط گرایی و تضاد بین ظاهر و باطن آدم ها داره.

این عنوان با فضای کلی اشعار کتاب هم ارتباط عمیقی داره. خیلی از رباعیات غلامحسن اولاد، در ظاهر ممکنه درباره عشق و عرفان باشن، اما زیر پوستشون یه نقد پنهان اجتماعی، یه کنایه ظریف به ریاکاری ها یا حتی یه جور طنز تلخ وجود داره. مثل اون محتسب که ظاهرش در نماز و دینداری بود، اما باطن کارش بی رحمی و افراط. این ایهام استادانه، باعث میشه خواننده هر شعری رو که می خونه، با یه ذهن نقادانه و جستجوگر دنبال لایه های پنهانش باشه. به همین خاطره که درک مفهوم نام کتاب «آن مرد که در نماز گردن می زد»، کلیدی برای فهم عمیق تر کل این مجموعه شعر به حساب میاد و نشون میده چقدر انتخاب اسم یه کتاب می تونه هوشمندانه و پرمعنا باشه.

سفری به درون کتاب: ۱۷۰ رباعی در آینه ی زمان

حالا که با شاعر و راز پشت اسم کتاب آشنا شدیم، وقتشه که دلمون رو به دریا بزنیم و یه سفر عمیق تر به جهان داخلی کتاب داشته باشیم. «آن مرد که در نماز گردن می زد»، مجموعه از ۱۷۰ اثر کوتاه و پرمعناست که شامل ۱۵۰ چهارگانه (رباعی) و ۲۰ «کولی واره» میشه. این تعداد و تنوع، نشون میده که مضامین شعری اولاد چقدر وسیع و در عین حال، چقدر متمرکز روی قالب های کوتاه و تأثیرگذاره.

کولی واره: قالبی نو در دل رباعی

شاید براتون سوال پیش اومده باشه که «کولی واره» چیست؟ کولی واره، اصطلاحیه که غلامحسن اولاد خودش ابداع کرده و به شعرهایی گفته میشه که در قالب و وزن رباعی سروده شدن، اما ممکنه از نظر مضمون یا ساختار کمی آزادتر باشن. در واقع، کولی واره ها رو میشه یه جور نوآوری و بازی با قالب رباعی دونست؛ یعنی در عین وفاداری به ساختار چهار مصرعی و وزن مخصوص رباعی، شاعر یه فضای جدید برای بیان افکار و احساساتش پیدا کرده که شاید توی رباعی های سنتی کمتر به چشم می خوره. این ۲۰ کولی واره، حتی توی آثار دیگه اولاد هم دیده نشده بودن و همین، به ارزش و خاص بودن این مجموعه اضافه می کنه. این حرکت، یه جورایی نشون دهنده نگاه تولید محتوای جدید و نوآورانه اولاد در دل سنت شعری فارسیه.

مضامین اصلی کتاب: آینه ای از دغدغه های انسان معاصر

اشعار این کتاب، مثل یه آینه، دغدغه ها و احساسات مختلف انسان معاصر رو بازتاب میدن. تحلیل اشعار غلامحسن اولاد نشون میده که مضامین کتاب واقعاً متنوع و عمیقن:

  • عشق و عرفان: توی خیلی از رباعی ها، رگه هایی از عشق زمینی و آسمانی رو می بینیم. دلتنگی، شوریدگی، و اون حس شیرین و گاهی هم تلخ عشق که همیشه سوژه ثابت شعرای بزرگ بوده، اینجا هم با زبانی خاص خودش بیان میشه. یه جورایی شاعر با کلماتش، دلت رو به شور و شیدایی می اندازه.
  • نقد اجتماعی و فلسفی: اولاد فقط به عشق و عاشقی نمی پردازه. ایشون یه جورایی فیلسوف هم هست. توی شعرهاش به مسائل جامعه، تنهایی انسان توی این دنیای شلوغ، گذر بی رحمانه زمان و بی اعتباری دنیا اشاره می کنه. این نقدها خیلی وقت ها ظریف و در لفافه هستن، اما حسابی آدم رو به فکر فرو می برن.
  • هستی شناسی و مرگ: نگاه شاعر به زندگی، مرگ، جبر و اختیار هم بخش مهمی از این مجموعه رو تشکیل میده. اون سوالات بزرگی که همیشه ذهن بشر رو درگیر کرده، اینجا توی کلمات کوچیک و پرمغز رباعی ها جا گرفته. شاعر سعی می کنه با زبانی ساده، اما عمیق، به این سوالات از دید خودش پاسخ بده یا حداقل خواننده رو به تأمل واداره.
  • طنز و کنایه: همون طور که از عنوان کتاب مشخصه، طنز ظریف و کنایه، یکی از ابزارهای اصلی اولاد برای بیان مفاهیم عمیق و انتقادی شه. این طنز، یه طنز تلخ و گزنده نیست، بلکه یه طنز شیرینه که لبخند رو به لبت میاره، اما در عین حال فکری عمیق رو در پسش پنهان کرده.
  • مضامین شخصی و درونی: خیلی از شعرها بازتاب تجربه ها و عواطف شخصی شاعرن. انگار داری با خود اولاد حرف می زنی و اون از دل مشغولی ها، شادی ها و غم هاش برات می گه. این جنبه از شعر، حس نزدیکی و صمیمیت بیشتری رو با خواننده ایجاد می کنه.

نمونه هایی از رباعیات درخشان کتاب

برای اینکه بهتر با فضای شعرای این مجموعه آشنا بشید، بیایید چند تا از بهترین رباعیات معاصر این کتاب رو با هم بخونیم و کمی هم درباره شون حرف بزنیم. این رباعی ها نشون میدن که چقدر ایجاز و عمق توی کلام غلامحسن اولاد وجود داره:

ما هرچه که می کشیم از دست شماست
عمریست دل شکسته پابست شماست
تیغی که در آستین به خونم تشنه ست
انکار نمی کنم که همدست شماست!!

این رباعی، یه نمونه عالی از نقد اجتماعی و کنایه است. شاعر به شکل بسیار ظریفی، به دست های پنهان و همدستی های مرموز اشاره می کنه که پشت پرده در حال آسیب زدن هستن. این شما می تونه هر نیروی قدرتمند و پنهانی باشه که زندگی آدم ها رو تحت تاثیر قرار میده. این رباعی، حس قربانی شدن و در عین حال، آگاهی از این قربانی رو به خوبی منتقل می کنه.

در پای درخت سیب من خم شده ام
در خالی خود پر از جهنم شده ام
بیرون شدم از بهشت و سرگردانم
یعنی به خیال خویش آدم شده ام

اینجا با یه نگاه فلسفی و هستی شناسانه طرفیم. اشاره به «درخت سیب» بلافاصله ذهن رو می بره به داستان آدم و حوا و هبوط از بهشت. اما شاعر، هبوط رو یه انتخاب یا یه مسیر خودخواسته نشون میده که در نهایت منجر به سرگردانی و دوری از اون بهشت اولیه میشه. اون «خالی خود پر از جهنم شده ام»، حس تنهایی و رنج درونی انسان مدرن رو به زیبایی بیان می کنه. این رباعی، اوج ایجاز و عمق معنا رو به تصویر می کشه و با کنایه ای ظریف، به انسانِ خودآگاه و در عین حال سرگردان اشاره می کند.

به این شعر هم دقت کنید:

از ریشه ی خود می برم از باده که هیچ
آینده ی این روزهای ساده که هیچ
گیرم که رسیدم به خدایی، آن روز
جز بر سر سجاده و سجاده که هیچ

این رباعی، اوج نگاه فلسفی و گاهی هم تلخ اولاد رو نشون میده. شاعر از بریدن از ریشه ها و گذشته حرف می زنه و میگه که حتی آینده هم دیگه براش بی معنا شده. در ادامه، حتی رسیدن به خدا رو هم زیر سوال می بره و میگه که در نهایت، همه چیز به اون «سجاده» و عبادات ظاهری ختم میشه. این شعر، یه نقد پنهان به تعصبات و ظاهربینی های دینی داره و به نوعی، پوچی درونی بعضی از باورها رو به چالش می کشه.

تحلیل سبک و زبان شعری اولاد در این مجموعه

برای اینکه یه نقد کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد واقعاً کامل باشه، باید به سبک و زبان شعریش هم بپردازیم. یکی از چیزایی که غلامحسن اولاد رو توی شعر معاصر خاص می کنه، همین سبک و زبونشه که حسابی حرفه ای و فکر شده است.

ویژگی های زبانی: سادگی و عمق در کنار هم

شعرای اولاد رو اگه بخونید، متوجه یه ویژگی خیلی مهم میشید: سادگی و روانی. یعنی چی؟ یعنی اصلاً از کلمات قلمبه سلمبه و ناآشنا استفاده نمی کنه. کلماتی رو به کار می بره که توی زندگی روزمره باهاشون سروکار داریم و همین باعث میشه شعرش خیلی راحت به دل بشینه. اما این سادگی، به معنی سطحی بودن نیست! دقیقاً برعکسه. اولاد استاد اینه که با همین واژگان روزمره، عمیق ترین مفاهیم فلسفی، اجتماعی و عاطفی رو بیان کنه. یه جورایی کلمات رو چنان کنار هم می چینه که یه معنای چندوجهی ازشون بیرون میاد. اینجاست که هنر شاعر خودشو نشون میده: با زبانی ساده، اما عمق معنایی بی نهایت.

شاعر طوری کلمات رو انتخاب می کنه که هم از نظر معنایی دقیق باشن و هم از نظر موسیقایی، خوشایند. این استفاده هوشمندانه از واژگان، کمک می کنه تا شعر توی ذهن خواننده موندگار بشه و هر بار که خونده میشه، یه لایه جدید از معنا رو برای مخاطب آشکار کنه. این یعنی شاعر، هم برای دل مخاطب شعر گفته و هم برای فکرش.

ساختار و موسیقی کلام

رباعی، خودش یه قالب شعری با محدودیت های وزنی و قافیه ای مشخصه. اما اولاد توی این محدودیت ها، ابتکاراتی هم از خودش نشون داده. وزن رباعی ها، همون وزن های آشنای لا حول و لا قوة الا بالله هستن که یه حس آشنایی و آرامش به خواننده میدن. اما ممکنه توی بعضی از کولی واره ها، یه کوچولو بازی با وزن و آهنگ دیده بشه که همین هم تازگی و طراوت خاصی به مجموعه میده. قافیه و ردیف هم مثل نگین انگشتری توی شعرای ایشون می درخشه و به زیبایی موسیقایی شعر اضافه می کنه.

اما فقط وزن و قافیه نیست که موسیقی کلام رو می سازه. استفاده از آرایه های ادبی هم اینجا حسابی کارآمده. استعاره، تشبیه، ایهام و کنایه، مثل چاشنی هایی هستن که به غذای شعر طعم میدن. اولاد این آرایه ها رو خیلی طبیعی و غیرتصنعی توی شعرش به کار می بره. مثلاً ایهام توی عنوان کتاب که گفتیم، خودش یه نمونه عالی از قدرت شاعر در استفاده از آرایه هاست. این آرایه ها نه تنها شعر رو زیباتر می کنن، بلکه به انتقال بهتر مفهوم و پیچیدگی های معنایی هم کمک می کنن. خواننده با هر بار خوندن شعر، با یه کشف جدید روبرو میشه و همین باعث میشه که لذت از شعر خوندن بیشتر بشه و آدم دلش بخواد باز هم برگرده و این شعرهای ناب رو بخونه.

«آن مرد که در نماز گردن می زد» در ترازوی نقد و مقایسه

حالا وقتشه که این کتاب رو بذاریم روی ترازوی نقد و ببینیم جایگاهش توی ادبیات چیه و چه نقاط قوت و احیاناً نقاط ضعفی داره. معرفی کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد بدون این تحلیل ها، ناقص می مونه.

جایگاه در کارنامه اولاد و شعر معاصر

خب، «آن مرد که در نماز گردن می زد» توی کارنامه ادبی غلامحسن اولاد چه جایگاهی داره؟ به جرئت میشه گفت که این مجموعه، یه نقطه عطش مهم توی کارنامه ایشونه. هم به خاطر نوآوری در قالب «کولی واره» و هم به خاطر اون عنوان پرایها و هوشمندانه. این کتاب نشون میده که اولاد، شاعریه که از تکرار نمی ترسه و همیشه دنبال راه های جدید برای بیان حرفاش می گرده. این جور رباعیات غلامحسن اولاد، با نگاهی متفاوت به قالب سنتی رباعی، باعث شدن که این مجموعه حسابی مورد توجه قرار بگیره.

توی شعر معاصر فارسی هم، این کتاب سهم مهمی در غنای ادبیات رباعی امروز ایران داره. توی دوره ای که شاید خیلی ها فکر می کردن قالب رباعی دیگه حرف تازه ای برای گفتن نداره و فقط جایگاهش توی حافظه ها و ادبیات کلاسیکه، اولاد نشون داد که میشه با همین قالب سنتی، حرفای کاملاً مدرن و امروزی زد. اون هم نه با تقلید صرف، بلکه با یه جور نوآوری که هم ریشه ها رو حفظ می کنه و هم شاخ و برگ های تازه میده. این کتاب، یه جورایی ثابت می کنه که شعر معاصر ایران، هنوز هم پر از پتانسیل و خلاقیته.

نقاط قوت و زیبایی های کتاب

اگه بخوایم گلچین کنیم و بگیم این کتاب چه چیزایی داره که باید بهشون افتخار کنیم، می تونیم به این موارد اشاره کنیم:

  • عنوان جذاب و پرمعنا: همان طور که مفصل درباره اش صحبت کردیم، عنوان کتاب خودش یه شاهکاره که حسابی ذهن رو درگیر می کنه و آدم رو به کنجکاوی وامی داره.
  • ایجاز و عمق: شعرهای این کتاب، نمونه های عالی از ایجاز در کلام و عمق در معنا هستن. شاعر با کمترین کلمات، بیشترین حرف ها رو میزنه و مفاهیم پیچیده رو ساده و قابل فهم بیان می کنه.
  • تنوع مضامین: از عشق و عرفان بگیرید تا نقد اجتماعی، فلسفه زندگی و مرگ، و حتی طنز، همه و همه توی این مجموعه جا دارن. این تنوع باعث میشه خواننده هرگز خسته نشه و همیشه یه چیز جدید برای کشف داشته باشه.
  • زبان شیوا و دلنشین: همون طور که گفتیم، زبان اولاد ساده، روان و در عین حال، ادبی و گوش نوازه. کلمات مثل آب روان جاری میشن و به دل می شینن.
  • پرداخت به مسائل روزمره در قالب رباعی: یکی از مهمترین هنرهای اولاد اینه که مسائل و دغدغه های انسان امروز رو، با تمام پیچیدگی هاش، توی قالب کوتاه و سنتی رباعی جا داده و نشون داده که این قالب هنوز هم قابلیت های زیادی برای بیان حرفای تازه داره.

نقدهای احتمالی

خب، هر اثر هنری بزرگی هم که باشه، ممکنه یه جاهایی هم جای بحث و نقد داشته باشه. برای تحلیل اشعار غلامحسن اولاد به صورت جامع، باید به این بخش هم پرداخت. اما راستش را بخواهید، پیدا کردن نقطه ضعف جدی و تاثیرگذار برای «آن مرد که در نماز گردن می زد» کار آسونی نیست. شاید تنها نکته ای که بعضی از خواننده ها ممکنه حس کنن، این باشه که بعضی از کولی واره ها نیاز به توضیح بیشتری دارن تا کاملاً درک بشن، اما این هم بیشتر به خاص بودن و نوآوری اونها برمی گرده تا ضعف. در مجموع، این کتاب از نظر ساختاری و محتوایی، اثری قوی و کم نقص به حساب میاد که نقد جدی بهش وارد نیست.

جمع بندی: چرا این کتاب را باید خواند؟

رسیدیم به انتهای سفرمون توی دنیای «آن مرد که در نماز گردن می زد». اگه بخوام توصیه ای بهتون بکنم، اینه که این کتاب رو حتماً بخونید. چرا؟ چون این مجموعه رباعیات، فقط یه مشت شعر نیست؛ یه سفر عمیقه به درون خودتون و به دنیای پیرامونتون. خلاصه کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد نشون میده که چقدر میشه با کلمات ساده، حرف های بزرگی زد و چقدر میشه با نگاهی متفاوت، به چیزهای اطرافمون نگاه کرد.

این کتاب یه جورایی برای هر سلیقه ای یه چیزی داره. اگه اهل شعر عاشقانه و عارفانه اید، هست. اگه دنبال نقد اجتماعی و طنز ظریف می گردید، پیدا می کنید. اگه به فلسفه و هستی شناسی علاقه دارید، این کتاب حسابی باهاتون حرف میزنه. پیام اصلی این کتاب، شاید این باشه که همیشه باید به ظواهر شک کرد و دنبال لایه های پنهان حقیقت گشت. دنبال اون «مردی» که ممکنه در ظاهر مشغول نماز باشه، اما در باطن، کارهای دیگه می کنه!

پس، اگه دلتون یه شعر خوب، عمیق و در عین حال روان می خواد که هم فکرتون رو درگیر کنه و هم روحتون رو تازه، حتماً سراغ این کتاب برید. غلامحسن اولاد توی این مجموعه، یه گنج واقعی رو برای عاشقان شعر و ادبیات به جا گذاشته که خوندنش برای هر علاقه مندی، واجبه. این کتاب، یه تجربه ادبی نابه که نباید از دستش داد. مطالعه این کتاب، نه تنها به درک بهتر شعر معاصر کمک می کنه، بلکه دریچه ای جدید به روی نگاه شما به دنیا باز خواهد کرد.

مشخصات کتاب (جهت مرجعیت)

نام مشخصه مقدار
نام کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد
نویسنده غلامحسن اولاد
ناشر نشر روزگار
سال انتشار ۱۳۹۶
فرمت EPUB (نسخه الکترونیک)
تعداد صفحات ۱۵۲
زبان فارسی
شابک ۹۷۸-۹۶۴-۳۷۴-۶۹۰-۲
موضوع کتاب های شعر معاصر

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد | غلامحسن اولاد" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب آن مرد که در نماز گردن می زد | غلامحسن اولاد"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه