خلاصه کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن عباس عبدی

خلاصه کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن عباس عبدی

خلاصه کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن؛ یادداشت هایی درباره جامعه شناسی حقوق ( نویسنده عباس عبدی )

خلاصه کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن عباس عبدی، سفری است عمیق به ریشه های مشکلات حقوقی، قضایی و اجتماعی ایران. این کتاب با رویکردی جامعه شناختی، چالش ها و تناقضات نظام حقوقی ما را موشکافی می کند و چشم اندازی دقیق از تعامل قانون و جامعه به دست می دهد.

تاحالا شده از خودتون بپرسید چرا بعضی از مشکلات حقوقی و قضایی ما، انگار هیچ وقت حل نمیشن؟ چرا قانون هایی که می خوایم برای بهبود اوضاع باشن، گاهی خودشون سر منشأ دردسرهای جدید میشن؟ عباس عبدی، نویسنده و تحلیلگر نام آشنای کشورمون، توی کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن؛ یادداشت هایی درباره جامعه شناسی حقوق دقیقا همین سوال ها رو زیر ذره بین گذاشته و حسابی در موردشون حرف زده.

این کتاب یه جورایی آینه روبه روی جامعه و نظام حقوقی ماست. نشون می ده چطور گاهی وقتا به اسم اصلاح و بهبود (سرمه کشیدن)، ناخواسته وضعیت رو بدتر می کنیم یا حتی چشم هامون رو روی واقعیت می بندیم (کور کردن). توی این مقاله می خوایم یه گشتی توی این کتاب بزنیم، ببینیم عباس عبدی چی گفته، چه نقدهایی وارد کرده و چرا حرف هاش اینقدر مهمه. پس اگه دوست دارید بدونید مشکلات حقوقی جامعه ما از کجا آب می خوره و چطور میشه بهترشون کرد، با من همراه باشید تا با هم سفری به دنیای جامعه شناسی حقوق ایران از نگاه عباس عبدی داشته باشیم.

چرا سرمه کشیدن یا کور کردن؟ رمزگشایی از عنوان کنایی کتاب

اولین چیزی که شاید توجه آدم رو به خودش جلب کنه، همین عنوان عجیب و غریب کتابه: سرمه کشیدن یا کور کردن. شاید اولش بپرسیم خب این یعنی چی؟ عباس عبدی با انتخاب این عنوان، یه تیر و دو نشون زده. سرمه کشیدن از قدیم توی فرهنگ ما نماد زیبایی، تقویت بینایی و بهبود بوده. مثلا وقتی می گفتن به چشم سرمه بکش، یعنی دیدت رو بهتر کن، زیباتر ببین.

اما کور کردن خب معلومه، یعنی از بین بردن بینایی، نابودی، یا حتی نادیده گرفتن واقعیت. عبدی با این کنایه می خواد بگه که نظام حقوقی ما، قانون گذاری ها و شیوه اجرای عدالت، دو روی یک سکه دارن. ممکنه با نیت خوب و برای اصلاح و بهتر شدن اوضاع (سرمه کشیدن) یه کاری انجام بشه، یه قانون جدید تصویب بشه یا یه ساختار قضایی ایجاد بشه. اما اگه این کارها درست و حسابی نباشن، اگه ریشه ها و تبعات اجتماعی رو در نظر نگیرن، یا اگه با واقعیت های جامعه نخونن، ممکنه نتیجه عکس بده. یعنی به جای اینکه چشم ما رو به واقعیت ها باز کنه، دیدمون رو کور کنه و اوضاع رو از اونی که بود هم بدتر کنه. این عنوان، یه جورایی یه هشدار جدیه که حواسمون باشه اقدامات ما در حوزه حقوق، می تونه خیلی حساس و دو لبه باشه.

درباره نویسنده: عباس عبدی، از فعال سیاسی تا جامعه شناس حقوق

وقتی اسم عباس عبدی میاد، شاید اولین چیزی که به ذهن خیلی ها برسه، نقش ایشون تو فضای سیاسی و تحلیل های دقیقش از رویدادهای جامعه باشه. عباس عبدی فقط یه تحلیلگر سیاسی یا فعال اجتماعی نیست؛ او یه جامعه شناس زبده ست که نگاه عمیقی به ریشه های مسائل داره. ایشون سال هاست که توی حوزه های مختلف علوم اجتماعی، خصوصا جامعه شناسی سیاسی و حقوقی، فعالیت می کنه و آثار و یادداشت های زیادی داره که هر کدومشون کلی حرف برای گفتن دارن.

چیزی که عباس عبدی رو از خیلی های دیگه متمایز می کنه، اینه که تحلیل هاش معمولاً سطحی نیستن. دنبال ریشه ها می گرده، عوامل پنهان رو پیدا می کنه و سعی می کنه یه تصویر جامع و واقعی از اتفاقات بده. این نگاه جامعه شناختی و ریشه ای، توی کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن حسابی به کارش اومده و باعث شده به جای اینکه فقط مشکلات رو لیست کنه، بره سراغ چرایی و چگونگی به وجود اومدن این مشکلات توی نظام حقوقی و قضایی ما. ایشون با سابقه طولانی در تحلیل و نقد جامعه ایران، به خوبی تونسته نقاط حساس و پنهان رو نشون بده و از همین روست که کتاب های عباس عبدی همیشه مورد توجه دانشجوها، پژوهشگرها و حتی مردم عادی قرار گرفته.

رسالت اصلی کتاب: نقد ساختارمند وضعیت حقوق، جرم و مجازات در ایران

حالا بریم سراغ هسته اصلی کتاب. سرمه کشیدن یا کور کردن یه کتاب نیست که از اول تا آخرش یه موضوع واحد رو دنبال کنه؛ در واقع یه مجموعه از ۹۰ تا یادداشت و مقاله مختلفه که عباس عبدی توی یه بازه زمانی شش ساله (از ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۱) نوشته. این یادداشت ها با اینکه ممکنه توی موضوعات مختلفی باشن، ولی همشون یه نخ تسبیح دارن: نقد حقوق در ایران، بررسی پدیده جرم و مجازات از دیدگاه جامعه شناسی و در نهایت، موشکافی وضعیت حقوق توی کشورمون.

اون چیزی که این کتاب رو خاص می کنه، اینه که نویسنده با اینکه یه حقوقدان نیست، اما با نگاهی جامعه شناختی و نقادانه به مسائل حقوقی نگاه می کنه. یعنی فقط به مواد قانونی یا رویه های قضایی اکتفا نمی کنه؛ میره سراغ اینکه این قانون ها از کجا اومدن، چه تأثیری روی جامعه می ذارن، مردم چطور باهاشون کنار میان یا نمی یان، و اصلاً ریشه های عمیق تر مشکلات حقوقی ما توی جامعه کجاست. این رویکرد، کتاب رو از یه متن صرفاً حقوقی به یه منبع ارزشمند برای فهم جامعه شناسی حقوق ایران تبدیل می کنه. انگار که عبدی می خواد بگه مشکلات ما فقط توی کتاب قانون نیست، بلکه توی دل جامعه و فرهنگمون هم ریشه دارن.

محورهای چهارگانه نقد حقوق از دیدگاه عباس عبدی

عباس عبدی توی مقدمه کتابش، یه نقشه راهی برای نقد حقوق ترسیم می کنه و می گه کلاً نقد نظام حقوقی چهار تا محور اصلی داره که مثل یه زنجیر به هم وصلن. بیاین با هم این چهار محور رو دقیق تر بررسی کنیم:

۱. نقد مقررات ماهوی و فلسفه حقوقی حاکم

این بخش همون جاییه که عبدی میره سراغ اصل و اساس قانون ها. یعنی جرائم، مجازات ها و سیاست جنایی کشور. اصلا چرا یه کاری جرمه؟ چرا برای اون جرم، فلان مجازات در نظر گرفته شده؟ فلسفه پشت این ها چیه؟ ایشون معتقده که ما باید برگردیم و این فلسفه رو توی بستر نظام سیاسی موجود نقد کنیم. یه مثال خیلی معروف که توی کتاب بهش اشاره شده و سر و صدای زیادی هم به پا کرد، بحث سنگسار و تبصره های عجیب غریبش توی لایحه مجازات بود. عبدی به خوبی نشون میده که چطور یه قانون با این حجم از حساسیت، می تونه اینقدر مورد نقد باشه و حتی اجراش به وهن نظام تعبیر بشه. این بخش به ما یادآوری می کنه که قانون گذاری فقط تدوین ماده و تبصره نیست، باید به فلسفه و هدف نهایی اون هم فکر کرد.

۲. نقد مقررات شکلی و آیین دادرسی

فقط داشتن قوانین خوب کافی نیست، مهم اینه که چطور اجرا میشن. اینجاست که پای مقررات شکلی و آیین دادرسی به میون میاد. یعنی چطور میشه یه ادعا رو اثبات کرد؟ آیا حقوق افراد توی دادگاه ها برابر در نظر گرفته میشه؟ مراحل رسیدگی چطوریه؟ آیا این مراحل شفاف و عادلانه ان؟ عبدی تأکید می کنه که شیوه اثبات، برابری حقوق و مراحل رسیدگی اهمیت بسیار زیادی دارن و اگه این ها مشکل داشته باشن، حتی بهترین قوانین ماهوی هم نمی تونن درست اجرا بشن. به قول معروف، ماهی رو هروقت از آب بگیری تازه ست، اما اگه این آیین دادرسی مشکل داشته باشه، ممکنه ماهی رو همون اولش از دست بدیم.

۳. نقد ساختار و تشکیلات قضایی

مقررات ماهوی و شکلی روی کاغذ خوبن، اما یه قوه قضائیه قدرتمند و مستقل لازمه که این قوانین رو اجرا کنه. اینجا عباس عبدی می ره سراغ نقد ساختار و تشکیلات قضایی. نقش قاضی چقدر مهمه؟ آیا استقلال قاضی واقعاً حفظ شده؟ وکلا چقدر توی این سیستم جایگاه دارن؟ همه این ها رو باید بررسی کرد. اگه ساختار قضایی درست کار نکنه، اگه ارکانش ضعیف باشن، یا اگه استقلال لازم رو نداشته باشن، چطور می تونیم انتظار داشته باشیم که عدالت برقرار بشه؟ این بخش از نقد، به نوعی پایه های عملی اجرای عدالت رو زیر سوال می بره و نشون میده که استقلال قوه قضائیه فقط یه شعار نیست، یه اصل حیاتیه.

۴. نقد رفتارها، ارزش ها و دیدگاه مردم در ارتباط با حوزه حقوق

شاید این بخش از همه جذاب تر باشه. عبدی می گه فقط قانون و ساختار مهم نیست، بلکه خود مردم هم توی این ماجرا نقش دارن. رفتارها، ارزش ها و دیدگاه های مردم چقدر با نظام حقوقی هماهنگه؟ خصوصاً توی جامعه ای مثل ایران که کلی شکاف فرهنگی، مذهبی و تمدنی داره. آیا مردم واقعاً به قانون احترام میذارن؟ آیا به قوه قضائیه اعتماد دارن؟ این شکاف ها چطور روی نگاه مردم به حقوق و رفتارهای حقوقی شون تأثیر می ذارن؟ عبدی معتقده که این چهار محور اونقدر به هم وصلن که نمی تونیم یکی رو بدون اون یکی بررسی کنیم. هر کدوم یه تکه از پازل جامعه شناسی حقوق ایران رو تشکیل میدن و اگه بخوایم مشکلی رو حل کنیم، باید همه این ابعاد رو با هم ببینیم.

عباس عبدی با نقدی تیزبینانه و جامعه شناختی، نشان می دهد که مشکلات نظام حقوقی ایران تنها به متن قوانین محدود نمی شود، بلکه ریشه های عمیق تری در فلسفه حقوقی، ساختار قضایی و حتی فرهنگ عمومی جامعه دارد. به قول خودش، این چهار محور مثل یه زنجیر به هم وصلن و جدا کردنشون کار سختیه.

فصول کلیدی کتاب: مروری بر مهم ترین مباحث و یادداشت ها

همونطور که گفتیم، کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن مجموعه ای از یادداشت هاست که توی ۸ سرفصل اصلی دسته بندی شدن. هر کدوم از این سرفصل ها، خودشون شامل چندین یادداشت هستن که به موضوعات کلیدی و البته حساسی می پردازن. بیاین یه نگاهی به مهم ترین مباحثی که عبدی تو این فصول بهشون پرداخته، بندازیم:

۶.۱. حاکمیت قانون و فلسفه حقوق

این بخش، سنگ بنای فکری کتابه. عبدی توی این فصل ها از فقدان حاکمیت قانون در جامعه ایران حرف می زنه. به این معنی که آیا واقعاً قانون بر همه چیز و همه کس حکمرانی می کنه یا نه؟ او چالش های حقوق کیفری رو بررسی می کنه و این سوال رو مطرح می کنه که آیا اصلاً ما توی ایران با قانون طرفیم یا حاکمیت قانون؟ فرق این دو تا هم خیلی مهمه: قانون یه سری ماده و تبصره ست، ولی حاکمیت قانون در ایران یعنی همه، از بالاترین مقام تا پایین ترین شهروند، خودشون رو ملزم به رعایت اون قانون بدونن. همچنین توی این بخش، به نقش فلسفه حقوق توی شکل گیری قوانین و سیاست های جنایی هم اشاره می کنه. انگار که عبدی می خواد بگه اگه پایه فکری و فلسفی قوانین مشکل داشته باشه، هر چقدر هم که قانون بنویسیم، باز هم به مشکل برمی خوریم.

۶.۲. نقد حقوق

این فصل ها می رن سراغ جزئی تر کردن نقدها. موضوعات متنوعی مثل سن قانونی و تناقضاتش، ناکارآمدی روش های حل اختلاف توی جامعه ما، و بحث های جنجالی مثل جرم سیاسی، توی این بخش مطرح می شن. عبدی نشون می ده که چطور بعضی از مفاهیم حقوقی، مثل سن مسئولیت کیفری، توی قانون ما دوگانه عمل می کنن و این دوگانگی ها چقدر می تونن مشکل ساز باشن. همچنین به بحث دیه به عنوان یه نمونه مناسب برای نقد اشاره می کنه و لزوم رعایت مسئولیت توی قانون گذاری رو یادآوری می کنه. این بخش بیشتر روی تناقضات و نقاط ضعف درونی خود نظام حقوقی متمرکزه.

۶.۳. جرم و مجازات

بحث داغ جرم و مجازات یکی از محورهای مهم کتابه. عبدی به کارایی مجازات توی ایران می پردازه؛ آیا مجازات ها واقعاً بازدارنده ان؟ آیا فقط برخورد شدید، درده یا درمان؟ ایشون این سوال رو مطرح می کنه که آیا با مجازات های سنگین، واقعاً جامعه رو اصلاح می کنیم یا بیشتر مشکلات رو زیر فرش پنهان می کنیم؟ شفافیت در مجازات ها، ضرورت بازنگری در نگاه جامعه به جرم و مجرم، و آمار و ارقام مربوط به دادرسی و مجازات ها در بازه های زمانی مختلف، از جمله مطالبی هستن که توی این بخش بهشون پرداخته میشه. این بخش سعی داره ریشه های جامعه شناختی پدیده جرم و مجازات رو بررسی کنه و بگه که برای مبارزه با جرم، فقط مجازات کردن کافی نیست.

۶.۴. قانون مجازات

تمرکز این بخش بیشتر روی قانون مجازات اسلامی و چالش هاییه که توی روند تصویب و اجرای اون وجود داشته. عبدی از نگاه دوگانه توی این قانون حرف می زنه و نشون می ده که چطور این نگاه، می تونه باعث سردرگمی و عدم شفافیت بشه. بحث جدال یا سازش بی ثمر در مورد این قانون و اینکه چطور قدیمی و جدید توی اون با هم قاطی شدن، همگی از مواردی هستن که توی این فصل ها بهشون پرداخته میشه. انگار که عبدی می خواد بگه این قانون، به جای اینکه یه نقشه راه روشن باشه، خودش پر از پیچ و خم ها و تناقضاته.

۶.۵. زمینه های اجتماعی جرم

اینجا عبدی برمی گرده به ریشه های جامعه شناختی جرم. او معتقده که جرم فقط یه انتخاب فردی نیست، بلکه جامعه هم توی شکل گیری اون نقش داره. عواملی مثل فقر و نابرابری، مدیریت نامتوازن و توسعه ناهماهنگ، طلاق (که ازش به عنوان سونامی طلاق یاد می کنه) و افزایش روزافزون اون، و همچنین موقعیت های جرم زا که توی جامعه وجود دارن، همگی زمینه رو برای وقوع جرم فراهم می کنن. ایشون اشاره می کنه که مشکل کمبود قاضی نیست، مشکل زیادی پرونده هاست که خودشون ریشه در ناهنجاری های اجتماعی دارن. این بخش خیلی مهمه چون نشون میده برای مبارزه با جرم، باید از دل جامعه شروع کرد.

۶.۶. فرهنگ حقوقی و سایر

این بخش، بر روی فرهنگ حقوقی جامعه تمرکز داره. عبدی می پرسه که چقدر جامعه ما به سمت اصلاح فرهنگ قضایی حرکت کرده؟ آیا قانون توی جامعه ما واقعاً فصل الخطابه یا فقط محلی برای فتح الجدال (محل دعوا و نزاع)؟ او به مسائلی مثل آزمون لازم الاجرایی قانون و شرایط درمان ناهنجاری های اجتماعی از طریق اصلاح فرهنگ حقوقی می پردازه. این بخش نشون می ده که چطور مسائل به ظاهر غیرحقوقی مثل ابعاد سیاسی رؤیت ماه هم می تونن روی نگاه مردم به قانون و اجرای عدالت تأثیر بذارن. به عبارت دیگه، اگه فرهنگ عمومی جامعه با قانون و عدالت هماهنگ نباشه، همه تلاش ها بی ثمر می مونن.

۶.۷. اعدام و خشونت

یکی از بحث برانگیزترین و حساس ترین بخش های کتاب، نقد حکم اعدام و تحلیل پدیده خشونت در جامعه است. عبدی به کرات به دلایل افزایش جرائم خشن توی ایران می پردازه و نشون می ده که ساختارهای خشونت زا چطور توی جامعه ما ریشه دووندن. او به ریشه سادگی ذهن مجرمان ایرانی اشاره می کنه و این بحث رو پیش می کشه که درک جامعه شناسانه خشونت، مقدم بر درک روان شناسانه اونه. این بخش، یه نقد اعدام عمیق و جدی رو ارائه می کنه و به مسائلی مثل قصاص، دفاع مشروع و نقش فعالان اجتماعی در این زمینه می پردازه. عبدی با شجاعت تمام، این موضوع رو از ابعاد مختلف بررسی می کنه.

۶.۸. فساد

مبحث فساد، چه سیاسی و چه اقتصادی، یکی از آفت های بزرگ جامعه ماست و عباس عبدی هم حسابی به این موضوع پرداخته. او توی این بخش، شروط لازم مبارزه با فساد رو مطرح می کنه و می گه که فساد، فقط به معنای دزدی و اختلاس نیست، بلکه ریشه های عمیق تری داره. عبدی به ریشه اصلی فساد اشاره می کنه و می گه که فساد، شاخ و دم نداره و توی هر سوراخ سمبه ای می تونه لانه کنه. او از حفره های فسادآور اداری و عوامل فرهنگی اختلاس صحبت می کنه و نشون می ده که چطور مبارزه با فساد، فقط با رسیدگی قضایی ممکن نیست و نیاز به نظارت عمومی و اصلاح ساختارها داره. این بخش از کتاب، تلنگریه برای همه ما تا بفهمیم فساد چقدر می تونه توی تار و پود جامعه نفوذ کنه و چرا مبارزه باهاش اینقدر سخته.

سهم کتاب در ادبیات جامعه شناسی حقوق و علوم اجتماعی ایران

خب، با این تفاسیر، کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن چه سهمی توی ادبیات جامعه شناسی حقوق و علوم اجتماعی ایران داره؟ راستش رو بخواید، خیلی زیاده. این کتاب یه جورایی مسیر تازه ای رو باز کرده. چرا؟ چون:

  1. رویکرد تحلیلی و بین رشته ای: برخلاف خیلی از متون حقوقی که فقط روی مواد قانونی مانور می دن، این کتاب نگاهی بین رشته ای داره. یعنی حقوق رو از چشم انداز جامعه شناسی می بینه. این خودش خیلی ارزشمنده چون نشون می ده مشکلات ما فقط حقوقی نیستن، بلکه ریشه های عمیق اجتماعی دارن. این رویکرد به فهم چالش های نظام حقوقی ایران کمک شایانی می کند.

  2. تصویری واقع بینانه: عباس عبدی توی این کتاب، از لایه های سطحی و شعارگونه رد میشه و یه تصویر واقع بینانه و ملموس از چالش های نظام حقوقی و قضایی ما ارائه می کنه. انگار که داره به ما می گه: آقا/خانم، واقعیت اینه! و این واقع بینی، برای هر اصلاحی ضروریه.

  3. طرح مسئله عدم انطباق پذیری قوانین اسلامی با دنیای مدرن: یکی از جسورانه ترین کارهایی که عبدی توی این کتاب کرده، طرح این مساله ست که چرا قوانین اسلامی، اونجوری که ما الان اجرا می کنیم، با دنیای مدرن مشکل دارن و نمی تونن خودشون رو تطبیق بدن. او به موضوع مهم فراموشی نقش زمان و مکان در اجتهاد اشاره می کنه. یعنی می گه که احکام شرعی توی زمان و مکان خاص خودشون باید تفسیر بشن، نه اینکه کورکورانه همون ها رو توی دنیای امروز پیاده کنیم. این بحث، خودش یه دریچه جدید برای گفت وگوهای عمیق توی فلسفه حقوق اسلامی معاصر باز می کنه.

  4. گشودن باب گفت وگو و نقد: این کتاب فقط یه مجموعه از یادداشت ها نیست، بلکه یه دعوت نامه ست برای گفت وگو و نقد. عباس عبدی با آوردن این مسائل حساس و تابو توی میدون بحث، به بقیه هم جرأت داده که حرف بزنن و از زاویه های جدید به مشکلات نگاه کنن. این خودش یه گام بزرگ برای بلوغ فکری و اجتماعیه.

به طور خلاصه، سرمه کشیدن یا کور کردن فقط یه کتاب نیست، یه سند مهم از وضعیت فکری و اجتماعی ماست که نشون می ده چطور میشه با نگاهی عمیق و البته جسورانه، به دنبال ریشه یابی مشکلات بود و مسیر رو برای آینده ای بهتر هموار کرد. این کتاب، یه منبع بی نظیر برای هر کسیه که می خواد تحلیل کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن رو به صورت عمیق و کاربردی درک کنه و درباره مسائل اجتماعی ایران بیشتر بدونه.

نقد و بررسی (نقاط قوت و ضعف)

خب، حالا که یه عالمه از خوبی های این کتاب گفتیم، بیاین یه مقدار هم منطقی باشیم و ببینیم سرمه کشیدن یا کور کردن مثل هر اثر دیگه ای، چه نقاط قوت و ضعفی داره. خود نویسنده هم توی مقدمه به بعضی از این مسائل اشاره کرده.

نقاط قوت

  1. رویکرد تحلیلی و جامعه شناختی قوی: اصلی ترین نقطه قوت کتاب، همین نگاه عمیق و ریشه یابیه. عبدی فقط به ظواهر بسنده نمی کنه، بلکه میره سراغ چرایی و چگونگی به وجود اومدن مشکلات. این یعنی یه تحلیل عمیق که به درد پژوهشگرها و دانشجویان می خوره.

  2. شجاعت در نقد موضوعات حساس: عباس عبدی هیچ ترسی از پرداختن به موضوعات حساس و خط قرمز نداره. از نقد حکم اعدام عباس عبدی گرفته تا بحث سنگسار و فساد، همه رو با جسارت مطرح می کنه و زیر ذره بین می ذاره. این شجاعت، کتاب رو از یه متن معمولی به یه اثر تأثیرگذار تبدیل می کنه.

  3. جامعیت موضوعی: با اینکه کتاب از مجموعه ای از یادداشت ها تشکیل شده، اما موضوعات خیلی متنوعی رو پوشش می ده. از فلسفه حقوق تا فساد و طلاق، همگی در این کتاب به نوعی به هم وصل میشن و یه تصویر جامع از چالش های حقوقی و اجتماعی ایران ارائه می دن.

  4. تلاش برای ریشه یابی مشکلات: نویسنده فقط مشکلات رو مطرح نمی کنه، بلکه تلاش می کنه ریشه های اون ها رو هم پیدا کنه. مثلاً وقتی از افزایش جرم حرف می زنه، میره سراغ فقر و نابرابری یا مدیریت نامتوازن. این ریشه یابی به ما کمک می کنه تا راه حل های واقعی تری پیدا کنیم.

نقاط ضعف

البته، خود نویسنده هم از یه سری نقاط ضعف حرف زده که بیشتر به خاطر ماهیت کتابه:

  1. تکرار برخی مضامین: چون کتاب مجموعه ای از یادداشت هاست که توی بازه زمانی مشخصی نوشته شدن، طبیعیه که بعضی از مضامین یا استدلال ها توی یادداشت های گوناگون تکرار بشن. این مورد ممکنه برای خواننده ای که تمام کتاب رو از اول تا آخر می خونه، کمی خسته کننده باشه. البته عباس عبدی خودش توی مقدمه به این موضوع اشاره کرده و گفته که امکان پرهیز از این تکرار نبوده.

  2. تمرکز بر نقد و تحلیل تا ارائه راه حل های اجرایی: این کتاب بیشتر روی نقد، تحلیل و ریشه یابی مشکلات تمرکز داره تا ارائه راه حل های عملی و اجرایی. البته، این لزوماً یه ضعف نیست، چون هدف اصلی کتاب همین بوده. یعنی عبدی می خواسته مسئله رو مطرح کنه و ابعادش رو نشون بده، نه اینکه یه دستورالعمل گام به گام برای حل مشکلات حقوقی ارائه بده. با این حال، ممکنه بعضی خوانندگان که دنبال راهکارهای عملی هستن، حس کنن جای این بخش توی کتاب خالیه.

در کل، نقاط قوت این کتاب به مراتب بیشتر از نقاط ضعفش هستن و اون رو به یه منبع مهم و تأثیرگذار توی حوزه خودش تبدیل می کنن. این کتاب یه شروع خوبه برای هر کسی که می خواد عمیق تر به مسائل جامعه شناسی حقوق ایران نگاه کنه.

نتیجه گیری: چشم اندازی برای آینده حقوق و جامعه در ایران

رسیدیم به انتهای سفرمون توی دنیای سرمه کشیدن یا کور کردن؛ یادداشت هایی درباره جامعه شناسی حقوق عباس عبدی. راستش رو بخواید، این کتاب فقط یه خلاصه مقالات عباس عبدی حقوقی نیست، بلکه یه دعوت نامه برای فکر کردن عمیق و جدی در مورد اوضاع حقوقی و اجتماعی ایرانه. این کتاب بهمون نشون داد که چالش های ما فقط توی مواد قانونی نیست، بلکه از فلسفه های حقوقی، ساختار قضایی و حتی از دل همین رفتارهای روزمره خودمون هم سرچشمه می گیرن.

عبدی با این کتاب، یه جورایی آینه رو گرفته روبه روی جامعه و نظام حقوقی ما. با هم دیدیم که چطور انتخاب عنوان کتاب، خودش یه کنایه هوشمندانه به وضعیت موجودیه که اگه حواسمون نباشه، اقدامات به ظاهر اصلاح گرانه ممکنه نتیجه ای جز کور کردن نداشته باشن. فهمیدیم که عباس عبدی با نگاه جامعه شناختی و نقادانه اش، چطور چهار محور اصلی نقد حقوق رو معرفی کرده و نشون داده که این محورها چقدر به هم وابسته ان.

از حاکمیت قانون و فلسفه اش حرف زدیم، از تناقضات توی نقد حقوق گفتیم، به بررسی جرم و مجازات و قانون های مربوط به اون پرداختیم، ریشه های اجتماعی جرم رو با هم بررسی کردیم، از اهمیت فرهنگ حقوقی حرف زدیم و دیدیم که چطور اعدام و خشونت و فساد، مثل یه سرطان توی جامعه ریشه می دَوون.

اهمیت این کتاب توی ادبیات علوم اجتماعی ایران بی اندازه ست؛ چون یه رویکرد بین رشته ای رو پیش گرفته و به ما کمک می کنه تا درک عمیق تری از وضعیت حقوقی-اجتماعی ایران پیدا کنیم. این کتاب یه تلنگره که نشون می ده برای رسیدن به یه جامعه بهتر، باید دست از سطحی نگری برداریم و بریم سراغ ریشه ها.

پس اگه به مسائل اجتماعی، حقوقی و سیاسی ایران علاقه مندید، و دوست دارید از دریچه نگاه یکی از بهترین تحلیلگران کشورمون به این مسائل نگاه کنید، پیشنهاد می کنم حتماً کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن رو به طور کامل مطالعه کنید. معرفی اجمالی کتاب سرمه کشیدن که ما اینجا داشتیم، فقط یه بخش کوچیکی از عمق و غنای این اثره. خوندن کل کتاب بهتون کمک می کنه تا ظرایف و استدلال های عباس عبدی رو بهتر درک کنید و دیدگاه جامع تری نسبت به چالش های پیش روی جامعه و نظام حقوقی ایران پیدا کنید. این کتاب، یه سرمایه فکری ارزشمنده که هر کسی که دغدغه پیشرفت ایران رو داره، باید باهاش آشنا بشه.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن عباس عبدی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب سرمه کشیدن یا کور کردن عباس عبدی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه