فرق خیار شرط و اشتراط | تفاوت ها و مثال های کاربردی

فرق خیار شرط و اشتراط | تفاوت ها و مثال های کاربردی

فرق خیار شرط و اشتراط

خیار شرط و خیار اشتراط دو مفهوم کلیدی در قانون مدنی ما هستند که با وجود شباهت اسمی، تفاوت های اساسی و کاربردهای مخصوص به خودشان را در قراردادها دارند. اگه این دو رو خوب نشناسیم، ممکنه تو تنظیم یا تفسیر قراردادها به مشکل بخوریم و حتی حق و حقوقمون ضایع بشه. پس باید بدونیم هر کدوم دقیقاً چی هستن و کجا به دردمون می خورن.

توی دنیای قراردادها و معاملات، اصطلاحات حقوقی مثل یه نقشه راه می مونن. اگه نقشه خوانی بلد نباشیم یا نقشه ها رو اشتباهی بگیریم، خب معلومه که به مشکل می خوریم! خیار شرط و خیار اشتراط هم دقیقاً همین وضعیت رو دارن. خیلی ها این دوتا رو با هم قاطی می کنن یا اصلاً نمی دونن فرقشون چیه، اما همین تفاوت کوچیک می تونه سرنوشت یه معامله رو عوض کنه. هدف ما اینه که اینجا خیلی خودمونی و ساده، اما دقیق، این دو تا رو براتون روشن کنیم تا دیگه هیچ ابهامی نمونه و بتونید با خیال راحت تر سراغ قراردادها برید.

خیار یعنی چی؟ یه تعریف ساده از حق فسخ معامله

قبل از اینکه بریم سراغ خیار شرط و خیار اشتراط، بهتره اول یه نگاهی به خود کلمه خیار بندازیم. خیار در حقوق، یعنی حق فسخ کردن معامله. فرض کنید شما یه چیزی خریدید، بعد از یه مدت می بینید ای وای! اون چیزی که فکر می کردید نیست یا فروشنده به قولش عمل نکرده. اینجا اگه حق خیار داشته باشید، می تونید معامله رو به هم بزنید و به اصطلاح، فسخ کنید. یعنی انگار از اول هیچ معامله ای انجام نشده.

حالا این حق فسخ از کجا میاد؟ گاهی قانون خودش بهمون این حق رو می ده (مثلاً وقتی یه جنسی رو می خرید و معیوب از آب درمیاد، قانون به شما حق فسخ می ده). به این ها می گیم خیارات قانونی. مثل خیار مجلس (تا وقتی سر یه معامله ای نشستید و پاشدید، حق فسخ دارید)، خیار حیوان (اگه حیوون خریدید، تا سه روز حق فسخ دارید) یا خیار عیب (اگه جنس عیبی داشته باشه). اما گاهی هم این حق فسخ رو خودمون توی قراردادمون می نویسیم و با توافق دو طرف ایجادش می کنیم. این ها رو می گیم خیارات قراردادی. خیار شرط و خیار اشتراط دقیقاً از همین دسته خیارات قراردادی هستند، یعنی خودمون با دستای خودمون و با توافق تو متن قرارداد ایجادشون می کنیم.

خیار شرط: حق فسخی که خودمون تو قرارداد می ذاریم!

خب، رسیدیم به خیار شرط. این یکی از پرکاربردترین خیارات قراردادی هست که خیلی جاها به درد می خوره. خیار شرط یعنی چی؟ یعنی ما تو یه قرارداد، مثلاً خرید و فروش یه خونه یا ماشین، یه بندی می ذاریم که می گه: آقا یا خانم فلانی، تا فلان مدت (مثلاً ده روز) حق داره این معامله رو فسخ کنه. این حق فسخ، همین خیار شرط هست.

یادتون باشه که این حق فسخ باید صریح و واضح توی قرارداد نوشته بشه. یعنی نمی شه همینطوری الکی ادعا کرد. قانون مدنی هم این قضیه رو تو ماده 399 خیلی شفاف گفته:

در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.

این یعنی اختیار فسخ برای فروشنده، خریدار، هر دو یا حتی یه نفر دیگه که از بیرون ماجراست (شخص ثالث) می تونه در نظر گرفته بشه.

فرق بین خیار شرط و شرط خیار (یه سوءتفاهم رایج!)

حالا اینجا یه بحث مهم و یه سوءتفاهم رایج پیش میاد که خیلی ها رو گیج می کنه: فرق خیار شرط با شرط خیار چیه؟ خیلی ها این دوتا رو یکی می دونن، اما اشتباهه! بذارید یه مثال بزنم:

  • وقتی می گیم: من شرط می کنم که تا یک هفته حق فسخ این معامله رو داشته باشم. این «شرط کردن» که شما انجام می دید و توی قرارداد می نویسید، می شه شرط خیار. یعنی شما یه شرطی رو مطرح می کنید که نتیجه اش یه حق فسخ هست.
  • حالا اون حق فسخی که در نتیجه اون شرط برای شما ایجاد شده، می شه خیار شرط.

پس، شرط خیار اون چیزیه که توی قرارداد نوشته می شه و باعث ایجاد حق فسخ می شه. خیار شرط هم خودِ اون حق فسخه که به وجود اومده. به زبان ساده تر، شرط خیار علت هست و خیار شرط معلول یا نتیجه اون علته.

ماده 401 قانون مدنی این تفاوت رو خیلی قشنگ نشون می ده. می گه: اگر برای خیار شرط مدت معین نشده باشد، هم شرط خیار و هم بیع باطل است. می بینید؟ قانون هم این دوتا رو جدا از هم آورده. یعنی اگر مدت برای خودِ حق فسخ (خیار شرط) مشخص نباشه، اون شرطی که گذاشتید (شرط خیار) باطل می شه و چون اون شرط اصلی ترین بخش معامله بوده، کل معامله (بیع) هم باطل می شه. خیلی مهمه که حواسمون به این نکته باشه.

شرایطی که خیار شرط باید داشته باشه تا معتبر باشه

برای اینکه خیار شرط ما توی قرارداد معتبر باشه و بتونیم روش حساب کنیم، یه شرط خیلی مهم داره: باید حتماً مدت داشته باشه! یعنی نمی شه همینطوری کلی گفت حق فسخ دارم. باید بگیم تا ده روز حق فسخ دارم یا تا پایان ماه حق فسخ دارم.

اهمیت این مدت به حدیه که طبق همون ماده 401 قانون مدنی که بالاتر گفتیم، اگه برای خیار شرط مدت تعیین نشه، نه تنها خود اون شرط باطل می شه، بلکه کل معامله هم باطل میشه. تصور کنید یه خونه خریدید و تو قرارداد نوشتید خریدار حق فسخ دارد بدون اینکه بگید تا چه زمانی. اگه این مدت رو مشخص نکنید، متاسفانه کل خرید و فروش شما ممکنه باطل بشه. پس حتماً حواستون به تعیین مدت باشه.

چندتا مثال از خیار شرط تو زندگی واقعی

بذارید با چندتا مثال واقعی، این قضیه رو روشن تر کنیم:

  1. خرید ماشین: فرض کنید شما یه ماشین از نمایشگاه خریدید. تو قرارداد می نویسید: خریدار حق دارد تا 48 ساعت بعد از تحویل، در صورت عدم رضایت یا پیدا کردن عیب فنی، معامله را فسخ کند. اینجا، اون حق فسخ 48 ساعته، میشه خیار شرط.
  2. اجاره ملک: شما یه مغازه اجاره می کنید. تو قرارداد اجاره می نویسید: موجر (صاحب ملک) می تواند تا یک ماه پس از امضای قرارداد، در صورت پیدا کردن مستاجر با شرایط بهتر، قرارداد را فسخ کند، مشروط بر اینکه تمام ودیعه و خسارت مستاجر را بپردازد. این حق یک ماهه برای موجر، همون خیار شرطه.
  3. فروش کالا در فروشگاه آنلاین: خیلی از فروشگاه های اینترنتی می نویسن: مشتری تا 7 روز پس از دریافت کالا، حق بازگشت کالا و فسخ خرید را دارد. این حق 7 روزه، یک نوع خیار شرطه.

می بینید که خیار شرط، اختیاریه که خودمون با توافق تو قرارداد می نویسیم و به یکی از طرفین یا هر دو، یا حتی یه نفر سوم، حق فسخ می ده، البته با یه مدت مشخص.

خیار اشتراط: وقتی یکی از شرط های فرعی قرارداد زیر پا گذاشته می شه

حالا بریم سراغ خیار اشتراط که معمولاً کمتر بهش پرداخته می شه و همین باعث سردرگمی بیشتره. خیار اشتراط خیلی فرق داره با خیار شرط! در خیار اشتراط، شما حق فسخ رو از اول و به صورت صریح برای خودتون نمی نویسید، بلکه این حق وقتی به وجود میاد که یکی از شرط های فرعی که توی قرارداد گذاشته بودید، عملی نشه یا طرف مقابل بهش عمل نکنه.

اول باید ببینیم اشتراط یعنی چی. اشتراط یعنی اینکه شما یه شرط یا شروطی رو توی قرارداد اصلیتون می ذارید. مثلاً تو قرارداد خرید یه خونه، شرط می کنید که فروشنده حتماً تا تاریخ فلان، سند رو به نام خریدار بزنه یا خونه ای که می خرم باید سه خوابه باشه. این ها شروطی هستند که در کنار اصل معامله (خرید خونه) قرار می گیرن. حالا اگه این شرط ها عملی نشن، چی؟ اینجا پای خیار اشتراط به میون میاد.

انواع شرط هایی که میشه تو قرارداد گذاشت (شروط ضمن عقد)

شروطی که می تونیم تو قراردادها بذاریم، انواع مختلفی دارن. قانون مدنی ما سه نوع اصلی از این شروط رو تعریف کرده:

شرط صفت: خصوصیات مورد معامله باید همین باشه که گفتیم!

این شرط مربوط به ویژگی ها و خصوصیات مورد معامله است. یعنی مثلاً شما یه چیزی می خرید و شرط می کنید که اون چیز باید فلان صفت خاص رو داشته باشه. مثلاً یه فرش دستباف می خرید و شرط می کنید که حتماً باید از پشم مرینوس باشه، یا یه خودرو می خرید و شرط می کنید که رنگش حتماً دلفینی باشه و بدون رنگ باشه.

  • مثال: شما یه تابلوی نقاشی می خرید و شرط می کنید که حتماً کار دست استاد کمال الملک باشه. اگه بعداً معلوم بشه کار ایشون نبوده، شرط صفت نقض شده.

شرط نتیجه: یه اتفاق باید بیفته، همین و بس!

توی این شرط، شما وقوع یک امر حقوقی خاص رو به عنوان شرط در قرارداد می گنجونید. یعنی طرفین با هم توافق می کنن که فلان اتفاق باید به صورت خودکار و بدون نیاز به عمل خاصی از سوی یکی از طرفین، محقق بشه.

  • مثال: تو قرارداد فروش یه واحد آپارتمان، شرط می شه که با امضای این قرارداد، ملک مورد معامله به رهن بانک الف منتقل شود. یعنی دیگه لازم نیست کار دیگه ای بکنن، همین که قرارداد امضا شد، ملک باید به رهن بانک بره. اگه این اتفاق نیفته، شرط نتیجه نقض شده.

شرط فعل: یه کاری باید انجام بشه یا نشه!

این شرط یعنی یکی از طرفین باید یه کاری رو انجام بده یا انجام نده. این رایج ترین نوع شرطه و خودش به دو دسته تقسیم میشه: شرط فعل مثبت (انجام یه کار) و شرط فعل منفی (انجام ندادن یه کار).

  • مثال شرط فعل مثبت: شما یه زمین می خرید و شرط می کنید که فروشنده باید تا دو ماه دیگه، مجوز ساخت سه طبقه رو از شهرداری بگیره.
  • مثال شرط فعل منفی: شما یه واحد آپارتمان در یه مجتمع مسکونی می خرید و شرط می کنید که همسایه بالایی (که فروشنده الان مالک اون هم هست) حق استفاده از بالکن خود را برای نگهداری پرندگان نداشته باشد.

حالا خیار اشتراط از کجا میاد؟

خب، بعد از اینکه انواع شروط ضمن عقد رو فهمیدیم، حالا می تونیم بهتر خیار اشتراط رو درک کنیم. خیار اشتراط یعنی حق فسخی که برای کسی که شرط به نفع اون گذاشته شده (مشروط له) به وجود میاد، وقتی که طرف مقابل به اون شرط عمل نکنه.

مثلاً شما خونه ای خریدید و شرط کردید که حتماً تا فلان تاریخ سند به نامتون بشه (شرط فعل). حالا اگه فروشنده سر موعد سند رو نزنه، اینجا شما حق فسخ پیدا می کنید. این حق فسخ، همون خیار اشتراط هست.

مبنای قانونی این قضیه رو می تونیم تو مواد 234 تا 239 قانون مدنی پیدا کنیم. مخصوصاً ماده 237 که میگه: هرگاه شرط ضمن عقد، شرط فعل باشد، اگر مشروط علیه (یعنی کسی که باید شرط رو انجام بده) از انجام آن امتناع کند، مشروط له می تواند به دادگاه مراجعه نماید و تقاضای اجبار او را به انجام شرط بنماید. اگر اجبار ممکن نشد، مشروط له می تواند معامله را فسخ کند. البته این ماده بیشتر برای شرط فعل هست، اما کلیت قضیه برای بقیه شروط هم صادقه. یعنی اگه شرط صفت یا نتیجه هم محقق نشه، مشروط له حق فسخ داره.

خیار اشتراط یک حق فسخ نیست که از اول برای لذت بردن از اختیار فسخ ایجاد شده باشه، بلکه یک ابزاره برای دفاع از حقوق کسی که به نفعش شرط گذاشته شده و اون شرط عملی نشده.

مثال های کاربردی برای خیار اشتراط

بذارید با چند مثال دیگه، خیار اشتراط رو تو ذهن تون جا بندازیم:

  1. مثال برای شرط صفت: شما یه دست مبل می خرید و شرط می کنید که پارچه اش حتماً از برند خاصی باشه. موقع تحویل می بینید پارچه برند دیگه و کیفیت پایین تری داره. اینجا چون شرط صفت محقق نشده، شما حق فسخ (خیار اشتراط) دارید.
  2. مثال برای شرط نتیجه: شما زمین می خرید و شرط می کنید که همزمان با امضای این قرارداد، جواز ساخت 5 طبقه برای زمین صادر شود. اگه بعد از امضا متوجه بشید جواز هنوز صادر نشده یا اصلاً صادر نمیشه، شما حق فسخ دارید.
  3. مثال برای شرط فعل: شما یه آپارتمان پیش خرید می کنید و شرط می کنید که سازنده باید تا فلان تاریخ (مثلاً یک سال دیگه) آسانسور رو نصب کنه. اگه بعد از یک سال آسانسور نصب نشه، اول می تونید از طریق دادگاه الزامش کنید به انجام شرط، اگه نشد یا ممکن نبود، حق فسخ (خیار اشتراط) برای شما به وجود میاد.

پس فرق اصلی خیار شرط و خیار اشتراط چیه؟ یه مقایسه جامع!

حالا که هر دو مفهوم رو خوب یاد گرفتیم، وقتشه که تفاوت های اصلی و کلیدیشون رو کنار هم بذاریم تا هیچ ابهامی باقی نمونه. این مقایسه به ما کمک می کنه تا توی قراردادها، دقیقاً بدونیم از کدوم اصطلاح استفاده کنیم و چه انتظاری ازش داشته باشیم:

معیار مقایسه خیار شرط خیار اشتراط
منشأ ایجاد مستقیماً از یک شرط صریح و خاص برای اعطای حق فسخ در قرارداد (شرط خیار) نشأت می گیرد. از عدم انجام یا تخلف از هر نوع شرط دیگر (صفت، نتیجه، فعل) که ضمن عقد اصلی شده باشد، به وجود می آید.
هدف از ایجاد صرفاً برای اعطای یک اختیار فسخ مستقل و بدون نیاز به تخلف، به یکی از طرفین یا شخص ثالث. برای حمایت از تحقق شرایط فرعی قرارداد و جبران نقض آن ها توسط طرف مقابل.
نحوه اعمال معمولاً نیاز به هیچ تخلفی ندارد و صرفاً با اراده صاحب حق و در مدت معین قابل اعمال است. پس از تخلف از شرط (عدم انجام یا تحقق) و گاهی بعد از طی مراحلی مثل مطالبه یا اخطار، قابل اعمال می شود.
مواد قانونی اصلی ماده 399 و 401 قانون مدنی. مواد 234 تا 239 قانون مدنی (به ویژه 237).
محدوده خودش یک نوع خاص از خیارات قراردادی است که فقط حق فسخ می دهد. نتیجه عدم انجام هر شرطی است که در ضمن عقد اصلی گنجانده شده باشد.
لزوم تعیین مدت بله، حتماً باید مدت معین داشته باشد وگرنه شرط و معامله باطل است (ماده 401). در اکثر موارد لزومی به تعیین مدت صریح برای خود خیار اشتراط نیست، اما برای انجام شرط معمولاً مدت تعیین می شود.

شباهت هاشون چطور؟ این دوتا تو چی شبیه همن؟

با وجود همه این تفاوت های مهم، خیار شرط و خیار اشتراط یه سری شباهت های اساسی هم با هم دارن که بد نیست بهشون اشاره کنیم:

  1. هر دو قراردادی هستند: مهم ترین شباهت اینه که هر دو این خیارات، بر خلاف خیارات قانونی (مثل خیار عیب یا مجلس)، از توافق و اراده طرفین در ضمن یک قرارداد اصلی به وجود میان. یعنی بدون توافق، وجود ندارند.
  2. هر دو به نوعی به اراده طرفین بستگی دارند: چه در خیار شرط که صراحتاً به طرف حق فسخ می دهیم و چه در خیار اشتراط که شرایطی را با توافق در قرارداد می آوریم، هر دو ریشه در اراده و توافق طرفین معامله دارند.
  3. هر دو منجر به حق فسخ می شوند: در نهایت، اگر شرایط ایجاد هر یک از این خیارات فراهم شود و صاحب حق بخواهد از آن استفاده کند، نتیجه نهایی هر دو، فسخ معامله اصلی و برگرداندن وضعیت به قبل از معامله است.

حرف آخر: چرا دونستن این تفاوت ها اینقدر مهمه؟

خلاصه بگم، اینکه فرق بین خیار شرط و خیار اشتراط رو بدونیم، مثل این می مونه که ابزارهای درست رو برای کار درست انتخاب کنیم. اگه بخوایم به طرف مقابل حق بدیم که در یک مدت مشخص، بی دلیل معامله رو به هم بزنه، باید از خیار شرط استفاده کنیم و حتماً براش مدت بذاریم.

اما اگه می خوایم مطمئن شیم که فلان ویژگی تو جنسمون هست، یا طرف مقابل فلان کار رو انجام می ده و اگه انجام نداد بتونیم معامله رو فسخ کنیم، اینجا باید از شروط ضمن عقد استفاده کنیم و بعداً در صورت تخلف، خیار اشتراط به کمک ما میاد.

دونستن این نکات ریز اما مهم، به ما کمک می کنه که قراردادهای محکم تری بنویسیم، از حقوق خودمون بهتر دفاع کنیم و از خیلی از درگیری ها و دعواهای حقوقی آینده جلوگیری کنیم. پیشنهاد می کنم قبل از امضای هر قرارداد مهم، حتماً با یه وکیل یا متخصص حقوقی مشورت کنید تا همه چیز رو براتون روشن کنه و خیالتون راحت باشه. چون دنیای حقوق، پر از جزئیاتیه که شاید به چشم نیان، اما می تونن سرنوشت ساز باشن.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فرق خیار شرط و اشتراط | تفاوت ها و مثال های کاربردی" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فرق خیار شرط و اشتراط | تفاوت ها و مثال های کاربردی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه