
سبب این وحشت مخدوش بودن مرزهای بیم و امید از تحولاتی است که در عدم قطعیت و بلاتکلیفی سرگردان مانده است. از یک سو صدای آمرانه سیاستمداران و دیوانگان تشنه جنگ بلند است. از سوی دیگر چهره به ظاهر مسالمت جویانه ای نمایش داده می شود که با دعوت طرف مقابل به حسن رفتار وعده بازگشت به ثبات و صلح می دهد. اما به راستی کدام مدعا را می توان باور داشت و چگونه می شود آینده روشن را پیش بینی کرد؛ وقتی حوادث پی در پی و در جلوه های متفاوت اذهان را به خود مشغول می کند.
اوضاع کنونی خاورمیانه شباهت به توصیفی از جهان دارد که”نوآم چامسکی” نظریه پرداز شهیر آمریکایی در نیمه نخست دهه هشتاد قرن گذشته میلادی ارائه داد. او در کشاکش جنگ سرد میان دو بلوک رقیب غرب و شرق نوشت: «بحران های متناوب و مستمر بی شباهت به کوه های یخ شناور درمیان مه غلیظ و متراکم نیست و ما حتی تحت ایده آل ترین شرایط نیز بر روی یخ هایی که جابه جا می شوند قرار داریم نه زمین محکم و استوار.» در جریان همین کشمکش های حوادث است که کوه ها به هم کوبیده شده و خاورمیانه را خسته تر از پیش کرده است.
ماجرای گفت وگوی تهران و واشنگتن حالا موضوع روز است؛ آن هم با تصاویر و مدعاهای متفاوتی که از خود بروزمی دهد. این مدعاها از حاشیه پردازی های مربوط به شکل گفت وگو تا جانمایه آن؛ یعنی اصل گفت وگو مفهومی مخدوش را به مخاطب القا می کند.
این مفهوم بیش از همه سرگردانی ناظران را در درک واقعی میان حاشیه و متن آنچه شنبه( ۲۳ فروردین _۱۲ آوریل) در مسقط (پایتخت عمان) کلید خورد و شنبه آینده(۳۰ فرودین_۱۸ آوریل) در رم (پایتخت ایتالیا) ادامه می یابد سبب شده است. جدا از حاشیه های ملال آور این که دور نخست گفت وگوی نمایندگان تهران و واشنگتن به چه شکل بوده اما از محتوای آنچه میان طرفین گفته و شنیده شد کمتر کسی خبر دارد. آیا چارچوب “توافق” مشترک برای ادامه گفت وگو در دور دوم مورد “توافق” طرف ها قرار گرفته؟ یا قراراست در اجلاس رم برای این مهم تصمیم گیری شود؟ در این صورت چه گمانی را می توان برای چارچوب توافق شده تصور کرد؟ آیا طرف ها به شکلی مسالمت آمیز و گام به گام درباره موارد اختلافی پیش خواهند رفت؟ یا “همه چیز در مقابل همه چیز”موضوع گفت وگوها در آینده خواهد بود؟ در این صورت واکنش های متقابل چه تصویر احتمالی را پیش چشم می گذارد؟
تهران برای پرهیز از به دام افتادن در ملاحظات تبلیغات تاکتیکی واشنگتن از سرسختی های نخستین به نرمش های کلامی لازم است هشیارانه اوضاع را _به ویژه برای افکار عمومی داخلی_ رصد کند. موضع ملایم کنونی واشنگتن اگرچه با استقبال تهران روبرو شده و می تواند در آسان سازی مسیر گفت وگو موثر باشد اما نباید فراموش کرد که هنوز هیچ امتیاز قابل ملاحظه و رسمی برای تهران پیشنهاد نشده است. واشنگتن و به تبع آن اروپا به تبلیغ چهره ای خشن از تهران ادامه می دهند. واشنگتن همچنان بر ادعای”توافق از موضع قدرت” اصرار دارد. دیوانه های تشنه جنگ هر لحظه بر هیمنه اختلاف ها و تعارض منافع می دمند. در این میان شاید نقطه امید برای دیپلماسی آن باشد که هنوز در ساختار حاکمیتی ایالات متحده و حتی دولت ترامپ کسانی باشند که هرگاه باد در جهت آتش می وزد مانع تشنگان جنگ شوند.
اجلاس شنبه آینده در رم نشان خواهد داد که ماجرای گفت وگوی تهران و واشنگتن در کدام سو لنگر می اندازد؛ نرمش در برابر توافق یا رفتن تا لبه رودرویی؟ از این رو تا روشن شدن وضع رویکردهای آتی لازم است از ساده اندیشی های سیاسی پرهیز کرد و در زمین مستحکم گام برداشت. این مهم وقتی برجسته می شود که از دام ملاحظات تاکتیکی پرهیز کرد و نرمش های کلامی را در بستر واقع گرایی تحلیل کرد.
هرچه هست این که در حال حاضر آسمان خاورمیانه و به ویژه منطقه خلیج فارس را خسوف گرفته است و همگان با وحشت آن را نظاره می کنند.
نرمش های تهران – واشنگتن؛ تاکتیک یا انتخاب استراتژیک؟
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نرمش های تهران – واشنگتن؛ تاکتیک یا انتخاب استراتژیک؟" هستید؟ با کلیک بر روی عمومی، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نرمش های تهران – واشنگتن؛ تاکتیک یا انتخاب استراتژیک؟"، کلیک کنید.