فیلم سلول (Cell): معرفی کامل، داستان و نقد

فیلم سلول (Cell): معرفی کامل، داستان و نقد

معرفی فیلم سلول (Cell)

فیلم «سلول» (Cell) محصول ۲۰۱۶، یک اثر علمی تخیلی ترسناک است که بر اساس رمانی به همین نام از نویسنده چیره دست، استیون کینگ، ساخته شده. این فیلم داستان دنیایی را روایت می کند که یک پالس مرموز تلفن همراه، آدم ها را به موجوداتی وحشی و بی عقل تبدیل می کند و قهرمان داستان در تلاش است تا خانواده اش را در این هرج و مرج پیدا کند. اگه دنبال یه فیلم آخرالزمانی با چاشنی ترس و هیجان هستید و می خواید بدونید این فیلم چجوریاست، حتماً تا آخر این مقاله با ما باشید. حواستون باشه که این فیلم رو با سریال سلول ۲۱۱ که درباره شورش زندانه، اشتباه نگیرید؛ این دوتا کاملاً فرق دارن!

یک پالس، یک کابوس: درباره فیلم سلول (2016)

تا حالا فکر کردید اگه یه روز گوشی موبایلتون، به جای اینکه وسیله ارتباطی باشه، تبدیل به یه عامل مرگ و جنون بشه، چی می شه؟ فیلم «سلول» دقیقاً از همین ایده ترسناک شروع می کنه و ما رو پرت می کنه توی یه دنیای پساآخرالزمانی که حسابی به فکر فرو می بره. این فیلم که محصول سال ۲۰۱۶ هست، یه اقتباس سینمایی از رمان معروف «سلول» نوشته استیون کینگ بزرگ به حساب میاد. ژانرش هم تلفیقی از علمی تخیلی و وحشته، که خب استاد کینگ تو این زمینه حرف اول رو می زنه.

تاد ویلیامز کارگردانی این اثر رو به عهده داشته و خودش کینگ هم دستی در نوشتن فیلمنامه داشته، که همین موضوع باعث می شه انتظارات از این فیلم بالا بره. فیلم «سلول» ما رو با یه داستان پرتنش و پر از استرس همراه می کنه، جایی که تکنولوژی ای که فکر می کردیم زندگی مون رو راحت تر می کنه، تبدیل به منشأ بزرگترین فاجعه بشریت می شه. خب، بریم ببینیم این فیلم چه اطلاعات کلی و عوامل ساختی داره.

پشت صحنه فیلم: عوامل تولید و تیم سازنده

هر فیلمی، پشت صحنه ای پر از تلاش و هماهنگی داره. «سلول» هم از این قاعده مستثنی نیست. برای ساخت این اثر علمی تخیلی ترسناک، تیمی از افراد حرفه ای دور هم جمع شدن تا بتونن دنیای استیون کینگ رو به تصویر بکشن.

کارگردان و سناریست ها: قلم پادشاه ترس و تاد ویلیامز

همونطور که گفتیم، کارگردانی «سلول» رو تاد ویلیامز انجام داده. ویلیامز قبلاً هم تجربه هایی توی ژانر وحشت داشته و سعی کرده فضای دلهره آور رمان کینگ رو تو فیلم هم حفظ کنه. اما نکته جالب تر، حضور خود استیون کینگ در تیم نویسندگی فیلمنامه ست. کینگ به همراه آدام الکا، فیلمنامه رو بر اساس رمان خودشون نوشتن. این اتفاق همیشه برای طرفدارهای کینگ خبر خوبیه، چون احتمال وفاداری به منبع اصلی رو بیشتر می کنه. با این حال، همیشه هم اقتباس از آثار کینگ به راحتی آب خوردن نیست و چالش های خاص خودش رو داره.

تهیه کنندگان و استودیوهای دخیل

تولید یه فیلم توی این مقیاس، قطعاً به یه تیم تهیه کننده قوی و چند استودیو نیاز داره. تهیه کننده های اصلی این فیلم شامل ریچارد ساپرشتاین، مایکل بناروا، برایان ویتن و شاراکای هستن. شرکت های تولیدی مثل Benaroya Pictures و International Film Trust هم در ساخت این فیلم نقش داشتن. این شرکت ها تلاش کردن تا منابع مالی و لجستیکی لازم رو برای به تصویر کشیدن این داستان آخرالزمانی فراهم کنن.

تاریخ اکران و نحوه توزیع

فیلم «سلول» یه مسیر انتشار جالبی داشته. این فیلم اولش در تاریخ ۱۰ ژوئن ۲۰۱۶ به صورت VOD (Video On Demand) یا همون تماشای درخواستی منتشر شد، یعنی مخاطب ها می تونستن از خونه شون فیلم رو ببینن. بعد از اون، در تاریخ ۸ ژوئیه ۲۰۱۶ به صورت محدود توی سینماها اکران شد. شرکت توزیع کننده فیلم هم Saban Films بود که مسئولیت رسوندن فیلم به دست مخاطب رو بر عهده داشت. این مدل انتشار، معمولاً برای فیلم هایی استفاده می شه که شاید از نظر تجاری ریسک کمتری رو متحمل بشن یا استودیو بخواد بازخورد اولیه مخاطب رو بسنجه.

داستان فیلم سلول: سفر پرخطر در دنیای به هم ریخته

خب، بریم سراغ بخش هیجان انگیز ماجرا: خلاصه فیلم Cell! داستان فیلم سلول، مثل خیلی از داستان های کینگ، از یه اتفاق به ظاهر عادی شروع می شه و بعدش همه چیز به هم می ریزه. شخصیت اصلی ما، کلی ریدل، خودش رو تو دل یه آخرالزمان واقعی پیدا می کنه و باید برای بقا و پیدا کردن خانواده اش بجنگه.

شروع فاجعه: پالس مرموز و هرج و مرج

تصور کنید تو یه فرودگاه شلوغ نشستید و دارید با موبایلتون صحبت می کنید یا منتظر پروازتون هستید. ناگهان یه پالس (The Pulse) الکترونیکی مرموز از طریق شبکه تلفن همراه جهانی پخش می شه. این پالس، همه کسانی که در حال استفاده از موبایل هستن رو به موجوداتی وحشی، بی فکر و خونخوار تبدیل می کنه. کلی ریدل (با بازی جان کیوسک)، یه هنرمند نقاش و نویسنده کتاب های کمیک که تازه خبر خوب چاپ شدن رمان گرافیکی اش رو شنیده، شاهد شروع این فاجعه تو فرودگاه بوستون میشه. همه جا پر از هرج و مرج و کشتاره، هواپیماها سقوط می کنن و مردم مثل دیوونه ها به هم حمله می کنن. کلی که با هزار زحمت تونسته از این مهلکه جون سالم به در ببره، می فهمه که باید هر طوری شده خودش رو به پسرش جانی برسونه.

همسفران اجباری: گروهی برای بقا

تو این وضعیت آشفته، کلی تنها نیست. اون تو ایستگاه مترو با تام مک کورت (با بازی ساموئل ال. جکسون) آشنا می شه. تام یه راهنمای قطاره که تجربه بیشتری تو موقعیت های اضطراری داره و به کلی کمک می کنه تا از مهلکه فرار کنن. بعدش هم آلیس ماکسول (با بازی ایزابل فورمن)، یه دختر نوجوان همسایه کلی، بهشون اضافه می شه که خودش تو خونه شون با یه فاجعه تلخ روبرو شده. این سه نفر تصمیم می گیرن که دیگه تو بوستون نمونن و راهی شمال بشن تا کلی بتونه پسرش جانی و همسرش شارون رو پیدا کنه. اینجاست که سفر پرخطرشون تو یه دنیای آخرالزمانی شروع می شه، دنیایی پر از فونرها (Phoners)؛ همون آدم هایی که به خاطر پالس موبایل به هیولا تبدیل شدن.

رویارویی ها و چالش های مسیر

سفر این گروه پر از چالش و رویاروییه. اون ها باید از میان هزاران فونر عبور کنن و برای بقا بجنگن. تو یه قسمتی از سفر، به یه مدرسه خصوصی پناه می برن و اونجا با چارلز آرادی (با بازی استیسی کیچ)، مدیر مدرسه، و چند بازمانده دیگه آشنا می شن. چارلز ایده ای برای از بین بردن فونرها با سوزوندن اون ها داره که به نظر طرحی هوشمندانه میاد. اما توی این مسیر، با یه شخصیت مرموز و ترسناک به اسم مرد ژولیده (Raggedy Man) روبرو می شن. این مرد، که انگار یه جورایی رهبر فونرهاست و قدرت های خاصی داره، حسابی ترسناک و مخوفه. گروه متوجه می شن که این فونرها یه جورایی با هم ارتباط ذهنی پیدا کردن و انگار دارن به سمت یه نقطه خاص حرکت می کنن. کم کم اونا به این نتیجه می رسن که کاشواک (Kashwak)، یه پارک ایالتی دورافتاده که فکر می کردن می تونه یه پناهگاه امن باشه، در واقع یه تله ست که توسط مرد ژولیده طراحی شده.

پایان پیچیده و بحث برانگیز

همونطور که به پایان خلاصه فیلم Cell نزدیک می شیم، اوضاع پیچیده تر و مرموزتر می شه. کلی بالاخره می فهمه که پسرش جانی به سمت کاشواک رفته و همسرش هم تبدیل به فونر شده. حالا هدف اصلیش، نجات پسرشه. اون به تنهایی راهی کاشواک می شه و در اونجا با مرد ژولیده و گروه عظیمی از فونرها روبرو می شه. کلی تلاش می کنه تا با انفجار دکل های ارتباطی، به این پالس لعنتی پایان بده و پسرش رو نجات بده. اما پایان فیلم «سلول» خیلی مبهم و بحث برانگیزه و با پایان رمان استیون کینگ تفاوت های اساسی داره. این پایان باز، خیلی از مخاطب ها رو سردرگم می کنه و سوال های زیادی رو تو ذهن باقی می ذاره که واقعاً چه اتفاقی افتاد و آیا کلی موفق شد پسرش رو نجات بده یا نه؟ این ابهام یکی از نقاط ضعف فیلم سلول از نظر خیلی ها به حساب میاد.

چهره های آشنا در دنیای آخرالزمان: بازیگران فیلم سلول

یکی از نکاتی که باعث شد خیلی ها به فیلم «سلول» علاقه مند بشن، حضور بازیگران سرشناس و محبوبی بود که تو این فیلم نقش آفرینی کردن. دیدن این چهره های آشنا تو یه داستان آخرالزمانی، برای خیلی ها جذابیت خاصی داشت.

ستاره های اصلی و نقش هایشان

فیلم «سلول» یه ترکیب از بازیگرهای باتجربه و استعدادهای جوون رو کنار هم جمع کرده. در ادامه با نقش آفرینان اصلی فیلم آشنا می شیم:

  • جان کیوسک در نقش کلی ریدل: کیوسک که همیشه با بازی های خاصش تو دل مخاطب جا باز کرده، اینجا نقش یه هنرمند رو بازی می کنه که تو دل یه فاجعه دنبال پسرشه.
  • ساموئل ال. جکسون در نقش تام مک کورت: این بازیگر کاریزماتیک و محبوب، نقش یه راهنمای قطار رو داره که تو این دنیای به هم ریخته، یار و یاور کلی می شه. حضور جکسون همیشه به فیلم ها وزن خاصی می ده.
  • ایزابل فورمن در نقش آلیس ماکسول: فورمن که قبلاً با فیلم «یتیم» حسابی شناخته شده بود، اینجا نقش یه دختر نوجوان نجات یافته رو بازی می کنه که به گروه کلی می پیونده.
  • استیسی کیچ در نقش چارلز آرادی: این بازیگر کهنه کار، نقش مدیر یه مدرسه خصوصی رو داره که ایده های جالبی برای مقابله با فونرها داره.
  • اوون تیج در نقش جردن: یه دانش آموز که به گروه اصلی اضافه می شه و نقش مهمی رو تو داستان ایفا می کنه.
  • جاشوآ میکل در نقش مرد ژولیده (Raggedy Man): این شخصیت مرموز و ترسناک، آنتاگونیست اصلی فیلمه و میکل تونسته به خوبی این حس رو به بیننده منتقل کنه.

همکاری دوباره کیوسک و جکسون

یه نکته جالب درباره بازیگران فیلم سلول، همکاری دوباره جان کیوسک و ساموئل ال. جکسون تو یه اقتباس دیگه از استیون کینگه. این دو بازیگر قبلاً تو فیلم ترسناک «۱۴۰۸» هم با هم همبازی بودن که اتفاقاً اون فیلم هم یه اقتباس موفق از یکی از داستان های کینگ بود. این همکاری دوباره، برای خیلی ها نوید یه تجربه جذاب رو می داد، اما آیا «سلول» تونست موفقیت «۱۴۰۸» رو تکرار کنه؟

از رمان تا پرده نقره ای: چالش های ساخت سلول

تبدیل یه رمان پرطرفدار به فیلم، همیشه کار آسونی نیست، مخصوصاً وقتی اون رمان از استیون کینگ باشه. «سلول» هم مسیر پر پیچ و خمی رو از صفحه کتاب تا پرده سینما طی کرده که شنیدنش خالی از لطف نیست.

رمان استیون کینگ: منبع الهام

رمان «سلول» (Cell) در سال ۲۰۰۶ منتشر شد و همون موقع هم حسابی سروصدا به پا کرد. استیون کینگ تو این کتاب، یه سناریوی ترسناک و کاملاً به روز رو برای دنیا تصور کرده بود؛ اینکه موبایل هایی که اینقدر بهشون وابسته ایم، می تونن مسبب یه فاجعه بزرگ بشن. ایده یه پالس مرموز که آدم ها رو به زامبی های گوش به فرمان (یا فونرها) تبدیل می کنه، واقعاً جذاب و فکر شده بود. رمان کینگ تونسته بود هم ترس رو به خواننده منتقل کنه و هم یه جورایی جامعه رو به وابستگی بیش از حد به تکنولوژی بکشونه.

مسیر پر پیچ و خم تولید: تغییر کارگردان ها

اقتباس سینمایی از «سلول» یه داستان طولانی داره. در ابتدا قرار بود الی راث، کارگردان فیلم های ترسناکی مثل «هاستل»، این فیلم رو بسازه. اما بعد از مدتی، راث از پروژه کنار کشید. اون گفته بود که تفاوت هایی تو دیدگاه هاشون درباره چگونگی ساخت فیلم و داستان وجود داشته و اون علاقه ای به ساخت فیلم به اون شیوه نداشته. بعد از رفتن راث، پروژه برای مدتی به حاشیه رفت و به نظر می رسید که کلاً کنسل شده. اما در سال ۲۰۱۲، جان کیوسک به عنوان اولین بازیگر به پروژه اضافه شد و در اوایل سال ۲۰۱۳ هم تاد ویلیامز به عنوان کارگردان نهایی انتخاب شد. این مسیر طولانی تولید، گاهی می تونه نشونه چالش های زیاد تو اقتباس از یه داستان پیچیده باشه.

جزئیات فیلمبرداری

فیلمبرداری «سلول» در سال ۲۰۱۴ و طی ۲۵ روز انجام شد. لوکیشن اصلی فیلمبرداری در آتلانتا، جورجیا بود. مدت زمان نسبتاً کوتاه فیلمبرداری (۲۵ روز) هم می تونه یکی از دلایل عجله ای بودن بعضی قسمت ها و شاید کیفیت پایین فیلم از نظر بعضی منتقدان باشه. معمولاً فیلم های با این حجم داستان و جلوه های ویژه، به زمان بیشتری برای تولید و فیلمبرداری نیاز دارن تا بتونن جزئیات رو به خوبی به تصویر بکشن.

چرا سلول شکست خورد؟ نقدهای تند منتقدان

با وجود حضور بازیگران محبوب، کارگردان شناخته شده و اقتباس از یه رمان استیون کینگ، فیلم «سلول» متاسفانه نتونست نظر منتقدان رو جلب کنه و با نقدهای بسیار منفی روبرو شد. این موضوع برای خیلی از طرفدارهای کینگ و ژانر علمی تخیلی، ناامیدکننده بود.

بازخورد کلی: نمرات پایین و انتقادات گسترده

اگه بخوایم به اعداد و ارقام نگاه کنیم، وضعیت «سلول» اصلاً خوب نبود. توی وب سایت Rotten Tomatoes که یکی از مراجع اصلی نقد فیلمه، فیلم «سلول» تونست فقط ۱۱ درصد تاییدیه از منتقدان بگیره! این یعنی از هر ۱۰۰ منتقد، فقط ۱۱ نفر از فیلم راضی بودن. میانگین امتیازش هم ۳.۸ از ۱۰ بود که واقعاً پایینه. توی Metacritic هم که امتیازات رو از ۱۰۰ حساب می کنه، نمره ۳۸ رو گرفت که نشونه نقدهای عموماً نامطلوب بود.

دلایل اصلی نارضایتی: فیلمنامه، بازیگری و نوآوری

منتقدان دلایل زیادی برای این نمرات پایین و نارضایتی شون از فیلم «سلول» داشتن. بیایید بعضی از مهم ترین دلایل رو بررسی کنیم:

  • ضعف فیلمنامه: شاید بزرگترین انتقاد به فیلمنامه ناقص و فاقد عمق اون بود. منتقدان می گفتن که فیلمنامه نتونسته ماهیت رمان کینگ رو به درستی و با جزئیات منتقل کنه و خیلی از پتانسیل های داستان رو از دست داده.

    جینت کاتسولیس از نیویورک تایمز نوشت: «فیلمنامه خالی از سکنه فیلم به هیچ وجه قادر به ارائه ذره ای از ظرافت یا عمق نیست.»

  • عدم تعلیق و نوآوری: خیلی ها فیلم رو تکرار کسل کننده کلیشه های زامبی توصیف کردن. معتقد بودن که فیلم نه تنها نوآوری خاصی تو ژانر زامبی نداره، بلکه حتی از ایجاد تعلیق و هیجان هم عاجزه. صحنه های اکشن و ترسناک هم به نظرشون ضعیف و کلیشه ای اومده بود.
  • عملکرد بازیگران: حتی بازیگران سرشناسی مثل جان کیوسک و ساموئل ال. جکسون هم از انتقادها بی نصیب نموندن. بعضی منتقدان از بی تفاوتی جان کیوسک تو بعضی صحنه ها گلایه داشتن و می گفتن که انگار اون حسابی بی حوصله و خسته به نظر می رسیده.
  • ناهماهنگی و شتاب زدگی: داستان فیلم به نظر خیلی از منتقدان، عجولانه روایت شده و جزئیات مربوط به پالس و نحوه عملکرد فونرها به خوبی توضیح داده نشده. این شتاب زدگی باعث می شد که بیننده نتونه به درستی با داستان و شخصیت ها ارتباط برقرار کنه.
  • پیام بی اهمیت: استیون کینگ همیشه تو داستان هاش پیام های عمیق اجتماعی و روانشناختی داره. اما منتقدان معتقد بودن که فیلم «سلول» نتونسته این پیام ها رو به خوبی منتقل کنه. یکی از نقل قول های بامزه و در عین حال تند این بود که «این فیلم هیچ پیام مهمی ندارد جز اینکه استفاده از هدست بلوتوث در حمام فرودگاه باید با زامبی شدن مجازات شود!»
  • مقایسه با رمان: برای طرفدارهای رمان کینگ، این فیلم یه ناامیدی بزرگ بود. منتقدان اشاره کردن که فیلم نتونسته پتانسیل بالای منبع اصلی (رمان کینگ) رو به درستی به تصویر بکشه و در واقع، یه اقتباس فراموش شدنی بود.

تماشای سلول: بالاخره ارزشش را دارد؟

با تمام صحبت هایی که تا الان کردیم، احتمالاً تو ذهنتون این سوال پیش اومده که با این همه نقد منفی، آیا اصلاً فیلم «سلول» ارزش دیدن رو داره یا نه؟ خب، جواب این سوال تا حد زیادی به خود شما و انتظاراتتون از فیلم بستگی داره.

از یه طرف، فیلم یه موضوع جذاب اولیه داره: فاجعه ای جهانی که منشأ اون تلفن های همراه هستن. این ایده برای خیلی ها، به خصوص اونایی که به ژانر علمی تخیلی آخرالزمانی و زامبی محور علاقه دارن، می تونه کنجکاوی برانگیز باشه. حضور بازیگران شناخته شده ای مثل جان کیوسک و ساموئل ال. جکسون هم یه نکته مثبته که می تونه برای طرفداراشون جذاب باشه. این فیلم در مجموع می تونه برای کسانی که از ژانر فیلم زامبی لذت می برند، اوقاتی رو پر کنه، اما نباید انتظار شاهکار داشته باشید.

اما از طرف دیگه، همونطور که دیدیم، نقاط ضعف فیلمنامه، اجرای کلیشه ای و عدم انسجام در روایت داستان، از بزرگترین مشکلاتی هستن که فیلم باهاشون دست و پنجه نرم می کنه. منتقدها هم حسابی بهش تاختن و نمرات پایینی گرفته. اگه شما از اون دسته افرادی هستید که دنبال فیلمنامه های قوی، شخصیت پردازی عمیق و نوآوری تو ژانر وحشت هستید، احتمالاً «سلول» نمی تونه شما رو راضی کنه.

پس، اگه جزو طرفداران سرسخت استیون کینگ هستید و می خواید ببینید که اقتباس سینمایی از این رمانش چجوری از آب دراومده (حتی اگه بد باشه)، یا اگه کلاً عاشق فیلم های زامبی و آخرالزمانی هستید و خیلی انتظارات بالایی ندارید، شاید بتونید یه شانس به «سلول» بدید. اما اگه دنبال یه اثر عمیق و به یادماندنی هستید، شاید بهتره سراغ فیلم های دیگه برید.

نتیجه گیری

در نهایت، فیلم «سلول» (Cell) محصول ۲۰۱۶ یه نمونه از اقتباس های سینماییه که با وجود ایده اولیه جذاب و حضور اسم های بزرگ، نتونست به اون موفقیت مورد انتظار دست پیدا کنه. مهم ترین نکته ای که می خواستیم تو این مقاله بهش اشاره کنیم، تفاوت واضح بین این فیلم و سریال سلول ۲۱۱ بود تا دیگه کسی تو این زمینه سردرگم نشه.

امیدواریم این معرفی جامع و تحلیلی، دید بهتری نسبت به این فیلم بهتون داده باشه. اگر بعد از خوندن این مقاله، تصمیم گرفتید فیلم رو ببینید، خوشحال می شیم نظرات و تجربه تون رو با ما به اشتراک بذارید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "فیلم سلول (Cell): معرفی کامل، داستان و نقد" هستید؟ با کلیک بر روی فیلم و سریال، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "فیلم سلول (Cell): معرفی کامل، داستان و نقد"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه